من از عشق نوشتم، تو مرا زمزمه کردی
من از عشق نوشتم، تو مرا زمزمه کردی
من از بوسه نوشتم، تو مرا وسوسه کردی
من از مهر شب و وصل و خیال تو نوشتم
شنیدی و تو خندیدی و رفتی و مرا مضحکه کردی
تو احساس مرا دیدی و در قالب یک طنز
بخندیدی و احساس مرا مسخره کردی
نرنجم ز تو ای عشق... تو خوش باش
نویسم به دریا، به ساحل که مرا تجربه کردی
نرنجم، ، نه نفرین، نه توهین
تو خوش باش و ز خوش بودن تو من
تفال زده بر حافظ دل مست
بدیدم، بدانم، بخواندم
که هرگز نتوانی، فراموش نمودن
همه احساس و غم دل که به دل مغلطه کردی...
من از بوسه نوشتم، تو مرا وسوسه کردی
من از مهر شب و وصل و خیال تو نوشتم
شنیدی و تو خندیدی و رفتی و مرا مضحکه کردی
تو احساس مرا دیدی و در قالب یک طنز
بخندیدی و احساس مرا مسخره کردی
نرنجم ز تو ای عشق... تو خوش باش
نویسم به دریا، به ساحل که مرا تجربه کردی
نرنجم، ، نه نفرین، نه توهین
تو خوش باش و ز خوش بودن تو من
تفال زده بر حافظ دل مست
بدیدم، بدانم، بخواندم
که هرگز نتوانی، فراموش نمودن
همه احساس و غم دل که به دل مغلطه کردی...
۱.۷k
۱۲ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.