من از عشق نوشتم تو مرا زمزمه کردی

من از عشق نوشتم، تو مرا زمزمه کردی
من از بوسه نوشتم، تو مرا وسوسه کردی

من از مهر شب و وصل و خیال تو نوشتم
شنیدی و تو خندیدی و رفتی و مرا مضحکه کردی

تو احساس مرا دیدی و در قالب یک طنز
بخندیدی و احساس مرا مسخره کردی

نرنجم ز تو ای عشق... تو خوش باش
نویسم به دریا، به ساحل که مرا تجربه کردی

نرنجم، ، نه نفرین، نه توهین
تو خوش باش و ز خوش بودن تو من

تفال زده بر حافظ دل مست
بدیدم، بدانم، بخواندم

که هرگز نتوانی، فراموش نمودن
همه احساس و غم دل که به دل مغلطه کردی...
دیدگاه ها (۳)

ﺧﺎﻧﻢ ﺑﺎﺭﺑﺎﺭﺍ ﺩﯼ ﺁﻧﺠﻠﺲ، ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻄﻠﺐ ﺟﺎﻟﺒﯽ ...

مادری نابینا کنار پسرش در شفاخانه نشسته بود و می گریست...فر...

🌹 🌹 🌹 ای خدای من چه دنیای قشنگی ساختیواقعاً سیاره‌ی خوش آب و...

یه وقتایییه آدمایی توی زندگیتون هستن که دروغاتونو به روتون ن...

الا ای دلبر زیبا کجاییچراپیش من تنهانیاییتو تنهایی و من تنها...

الا ای دلبر زیبا کجاییچراپیش من تنهانیاییتو تنهایی و من تنها...

جهان و کارِ جهان جمله هیچ بَر هیچ است هزار بار من این نکته ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط