تفسیر قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
ترجمه و تفسیر آیات 36 و 40 سوره ص
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاء حَيْثُ أَصَابَ (36)
وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ (37)
وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (39)
وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَي وَحُسْنَ مَآبٍ(40)
ترجمه :
پس ما باد را مسخّر او ساختيم كه به فرمان او هر كجا مى خواهد به نرمى و آرامى حركت كند.
و جن هاى سركش را (مسخّر او ساختيم) هر بنّا و غوّاصى از آنها را.
و گروه ديگرى از جن ها كه در غل و زنجير (و تحت سلطه ى او) بودند.
(گفتيم:) اين بخشش بى حساب ماست، به هر كس مى خواهى ببخش يا امساك كن.
و براى او نزد ما مقامى شايسته و سرانجامى نيك است.
نکته ها:
كلمه «رُخاء» به معناى آسانى است. اين باد، تخت سليمان را بلند و آرام به هر كجا كه او اراده مى كرد فرو مى نشاند.
مراد از «الشياطين» يا شياطين جنّى است كه مسخر سليمان شدند با آنكه طبيعتشان تمرّد و سركشى است و يا اعم از انسان هاى سركش و جنّيان متمرّد است، زيرا كلمه شيطان با اين مفهوم وسيع نيز در قرآن آمده است. «شياطين الانس و الجنّ»(35)
خداوند به اعجاز خود، همه نيروهاى طبيعى، انسانى و جنّى را تحت سلطه سليمان قرار داد. گروهى در خشكى آنچه را او مى خواست مى ساختند، «بنّاء» و گروهى نيازهاى حكومت او را در دريا بر آورده مى كردند. «غوّاص»
مراد از «هذا عطاؤنا... بغير حساب» عطاى بى حساب الهى به پيامبران است كه مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمى گيرد.
خداوند در اين آيات به الطافى كه به حضرت سليمان داشته اشاره دارد، از جمله: تسخير باد و بهره گيرى از نيروى جنّ و مهار كردن نيروهاى مخرّب و تفويض اختيار و مقام قرب الهى و آينده اى درخشان.
اين نعمت ها گوشه اى از حكومت نمونه اى است كه او درخواست كرده بود. آرى، يك حكومت نمونه بايد از نيروهاى مخرّب درامان باشد، «مُقرّنين فى الاصفاد» بايد مشكل ارتباط سريع و حمل و نقل را حل كند، «سخّرنا له الريح بامره» از تخصّص ها استفاده كند، «بنّاء وغوّاص» قدرت تصميم داشته باشد، «فامنن او امسك» دستش باز باشد، «بغير حساب» و در عين حال آينده ى معنويّت او تأمين باشد. «عندنا لزلفى و حسن مأب»
حكومت لغزشگاهى براى انحراف و بد عاقبت شدن است و لذا حضرت يوسف در چاه و زندان نگفت: «توفنى مسلماً» ليكن همين كه به حكومت رسيد از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست كرد، «ربّ قد آتيتنى من الملك و علمتنى من تأويل الاحاديث فاطر السموات والارض انت ولىّ فى الدنيا والاخرة توفّنى مسلما والحقنى بالصالحين»(36) و حضرت سليمان نيز خوش عاقبت شد. «حسن مأب»
35) انعام، 112.
36) يوسف، 101 .
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
هر روز آیاتی از قرآن کریم را با تأمل و دقت مطالعه کنیم.
ترجمه و تفسیر آیات 36 و 40 سوره ص
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاء حَيْثُ أَصَابَ (36)
وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ (37)
وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ (38)
هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (39)
وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَي وَحُسْنَ مَآبٍ(40)
ترجمه :
پس ما باد را مسخّر او ساختيم كه به فرمان او هر كجا مى خواهد به نرمى و آرامى حركت كند.
و جن هاى سركش را (مسخّر او ساختيم) هر بنّا و غوّاصى از آنها را.
و گروه ديگرى از جن ها كه در غل و زنجير (و تحت سلطه ى او) بودند.
(گفتيم:) اين بخشش بى حساب ماست، به هر كس مى خواهى ببخش يا امساك كن.
و براى او نزد ما مقامى شايسته و سرانجامى نيك است.
نکته ها:
كلمه «رُخاء» به معناى آسانى است. اين باد، تخت سليمان را بلند و آرام به هر كجا كه او اراده مى كرد فرو مى نشاند.
مراد از «الشياطين» يا شياطين جنّى است كه مسخر سليمان شدند با آنكه طبيعتشان تمرّد و سركشى است و يا اعم از انسان هاى سركش و جنّيان متمرّد است، زيرا كلمه شيطان با اين مفهوم وسيع نيز در قرآن آمده است. «شياطين الانس و الجنّ»(35)
خداوند به اعجاز خود، همه نيروهاى طبيعى، انسانى و جنّى را تحت سلطه سليمان قرار داد. گروهى در خشكى آنچه را او مى خواست مى ساختند، «بنّاء» و گروهى نيازهاى حكومت او را در دريا بر آورده مى كردند. «غوّاص»
مراد از «هذا عطاؤنا... بغير حساب» عطاى بى حساب الهى به پيامبران است كه مورد محاسبه و مؤاخذه قرار نمى گيرد.
خداوند در اين آيات به الطافى كه به حضرت سليمان داشته اشاره دارد، از جمله: تسخير باد و بهره گيرى از نيروى جنّ و مهار كردن نيروهاى مخرّب و تفويض اختيار و مقام قرب الهى و آينده اى درخشان.
اين نعمت ها گوشه اى از حكومت نمونه اى است كه او درخواست كرده بود. آرى، يك حكومت نمونه بايد از نيروهاى مخرّب درامان باشد، «مُقرّنين فى الاصفاد» بايد مشكل ارتباط سريع و حمل و نقل را حل كند، «سخّرنا له الريح بامره» از تخصّص ها استفاده كند، «بنّاء وغوّاص» قدرت تصميم داشته باشد، «فامنن او امسك» دستش باز باشد، «بغير حساب» و در عين حال آينده ى معنويّت او تأمين باشد. «عندنا لزلفى و حسن مأب»
حكومت لغزشگاهى براى انحراف و بد عاقبت شدن است و لذا حضرت يوسف در چاه و زندان نگفت: «توفنى مسلماً» ليكن همين كه به حكومت رسيد از خداوند حسن عاقبت و مسلمان مردن را درخواست كرد، «ربّ قد آتيتنى من الملك و علمتنى من تأويل الاحاديث فاطر السموات والارض انت ولىّ فى الدنيا والاخرة توفّنى مسلما والحقنى بالصالحين»(36) و حضرت سليمان نيز خوش عاقبت شد. «حسن مأب»
35) انعام، 112.
36) يوسف، 101 .
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۳۰۸
۲۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.