غروب که میشود

.

غروب که میشود
خواهش من جان تازه میگیرد
از آسمان دلهای تنگ
از لبهای دوخته بر هم
و نگاههای اشک آلود
ای صحنه غم انگیز غروب
خورشید
ما را به دست تاریکی
تنهایی
نس‍‍‍‍پار


غروبتون بی غم


#پست_جدید
دیدگاه ها (۵)

مینویسم برای تو...!!!که مهربانیت ؛ تیترِ اول نوشتهایم و بهان...

توشاهڪارِ خدایے..وقٺے مقابلِ چشمهاے من قدم میزنے...! ...

یوسف زمانی

وقت خوابم را از کجا میدانی؟که اینگونه خراب میشوے روی افکارمک...

دیدار دوباره.. [END]

فراز مردانی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط