منم و داغ نگاهی که به قلبم زده ای

ⓗ:ⓗ

منم و داغ نگاهی که به قلبم زده ای
آتش خرمن آهی که به قلبم زده ای

قول دادی همه ی دار و ندارم باشی
در تنم رخنه کنی، فصل بهارم باشی

من به بد قولی چشمان تو عادت کردم
به همین بودنت از دور قناعت کردم

ترسم این است بیایی و صدایم نکنی
کوهی از درد ببینی و دعایم نکنی

ترسم این است صدایم به صدایت نرسد
بدوم با سر و پا باز به پایت نرسد

نکند حادثه ای باز به بادم بدهد
داغ فهمیدن یک راز به بادم بدهد

نکند جای تو را فاصله ات پر بکند
خاطره روی تورا سایه تصور بکند

از تمام تو فقط فاصله ات سهم من است
عشق وا مانده ی بی حوصله ات سهم من است....

#افسوس.
#خاطرات تلخ.
دیدگاه ها (۱۰)

شعله ور شو که مرا یک شبه نابود کنیمثل اسفند بسوزانی ام و دود...

حرف بسیار است اما اهل گفتن نیستم!با دلم درگیرم... آری! با تو...

گفتند که او عاشق موهای کمند استموهای من از عصر همان روز، بلن...

جز یاد تو ای حسرت شیرینِ قدیمیباور بکنی یا نکنی از همه سیرمل...

تکپارتی « درخواستی کوچولو اون پسر ارزشش رو نداره … بغض گل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط