و ما بودیم که

و ما بودیم که
برای همه این مردم غُصه ها خوردیم ،
پیاله مان را برداشتیم ،
گفتیم کمی غُصه لطفا ...
قِصه ها شنیدیم
و گفتیم شادی هایش مال دیگران ،
هر چه از قِصه ماند برای ما !
حالا داریم‌ میان غصه ها دست و پا میزنیم ،
بی آنکه شنا بلد باشیم ...
کسی نیست چند پیاله ای بردارد؟
دیدگاه ها (۱)

مراقب باششکستنی شده امزود می شکنمکنار ثانیه های سر گردان خوی...

وقتی اشکت پوست صورتتو میسوزونع،یعنی از اعماق قلبت میبارع(:

سخته....نفهمتت....به روی خودش نیاره دلتنگی هاتو....فکر کنه خ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت هفتـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

ادامه پارت آخر فصل دو بازمانده‌ ولی در این میان، سه فرد که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط