اولین روزهایی که در سوئد بودم یکی از همکارانم هر روز صبح

اولین روزهایی که در سوئد بودم، یکی از همکارانم هر روز صبح با ماشینش مرا از هتل برمی‌داشت و به محل کار می‌برد. ماه سپتامبر بود و هوا کمی سرد و برفی بود. ما صبح‌ها زود به کارخانه می‌رسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دوری نسبت به ورودی ساختمان پارک می‌کرد. در آن زمان، ٢٠٠٠ کارمند کارخانه اسکانیا با ماشین شخصی به سر کار می‌آمدند.

روز اول، من چیزی نگفتم، همین طور روز دوم و سوم. روز چهارم به همکارم گفتم: «آیا جای پارک ثابتی داری؟ چرا ماشینت را این قدر دور از در ورودی پارک می‌کنی؟ در حالی که جلوتر هم جای پارک هست؟»

او در جواب گفت: «برای این که ما زود می‌رسیم و وقت برای پیاده‌رفتن داریم. این جاها را باید برای کسانی بگذاریم که دیرتر می‌رسند و احتیاج به جای پارکی نزدیک‌تر به در ورودی دارند تا به موقع به سرکارشان برسند. مگه تو این طور فکر نمی‌کنی؟»

فرهنگ عامل اصلی در پیشرفت جوامع بشری است.

#فرهنگ
#پیشرفت
#بشر
#جوامع
#جامعه
#ایران
#سوئد
دیدگاه ها (۱)

داستان #خیر_و_شردو رفیق بودند که یکی نامش خیر بود و دیگری شر...

درسی از تاریخﻗﺮﻥ ۱۳ ﻃﺎﻋﻮﻥ ﺷﺎﯾﻊ ﺷﺪ، ﮐﻠﯿﺴﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ...

چرا انسان ها دروغ های بزرگ را بهتر از دروغ های کوچک باور میک...

ناسا تا 2022 میخواد اولین گروه انسانی رو به مریخ بفرستهدانش ...

ببین!تو دیگه خیلی بافهم و خیلی زرنگ باشیمی‌دونی و می فهمی که...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت سوم :مخصوصاً اگر برای تحقیر ...

✖️این زنان نه طالب این وقاحت هستند!نه طالب این حرمت شکنی!اگر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط