درخواستی وقتی عضو نهمیم و چانگبین از ما میخواد باهاش قرار

درخواستی وقتی عضو نهمیم و چانگبین از ما میخواد باهاش قرار بزاریم ولی ما دوست پسر داری
#چانگبین
#چنند پارتی
.
.
.
ویو ا.ت:
دو ساعت بعد از اجرا توی کنسرتمون به خوابگاه برگشتم دیدم چانگبین توی اتاق مشترکمون با یدونه کادو روی تخت نشسته رفتم کیفمو گذاشتم رو تخت خودم رفتم دوش بگیرم
ویو چانگبین:
برای ا.ت که قرار بود اعتراف کنم و ازش درخواست کنم یه کادوی کوچک خریده بودم بهش بدم که اومد سلام داد و رفت دوش بگیره صبر کردم در بیاد
وی ا.ت :
وقتی از حموم در اومدم نشستم روی تخت خودم و از چانگبین پرسیدم این کادو برای چیه ؟ برای کیه؟ و چانگبین اومد کنارم تو تخت نشست و گفت
-ا.ت میتونی باهام قرار بزاری
ا.ت شوکه شد و تعجب کرد
+ چانگبین منو تو فقط هم گروـــ
چانگبین نذاشت حرفش تموم بشه که ا.ت حس لب های چانگبین روی لبای خودش کرد
بعد از دو دقیقه بلاخره چانگبین از بوسه دست کشید و به صورت ا.ت زل زد و گفت
-ببین من عاشقتم دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم
+ببین چانگبین من تو مدت این چند ماه نتونستم بهتون بگم که شاید چان منو پاره کنه
- ادامه بده
+ ببین من چند ماهیه دوست پسر پیدا کردم دوسش دارم نمیتونم ازش جدا شو
چانگبین که هم تعجب کرده بود و هم بغض کرده بود با صدای لرزان گفت
- دوست پسر؟
+ تورو خدا گریه نکن ناراحت میشم
+ ولی آخه اگه تو ناراحت بشی ... صبر کن چند دیقه
ا.ت زنگ زد به یونجون (دوست پسر ا.ت ) و گفت
+ یونجون ببخش من باید تورو امروز تو کافه ....(اسم یه کافه دیگه نمیدونم چی چی)بیا اونجا
بعد ی ساعت یونجون درست تو ساعتی که ا.ت گفته بود ساعت ۸ شب بود اونجا رسید و با تعجب رو به ا.ت کرده و گفت چی شده
+ببین یونجون میشه اممم با.ه..م کا....اا.....ت کن..ییم
یونجون بغض کرد و بدون هیچ صحبتی مکان رو ترک کرد
«ادامه تو پارت دو »