ازدواج سوری پارت 39
ازدواج سوری پارت 39
کیمباب های که درست کردم رو اوردم خوردیم و با مینا کلی گفتیم و غیبت کردیم
ـ راسی یادم رف پرسم؟ چیشد که اومدی اینجا؟
مینا ـ خب دکتر بودم بعد گفتم نرم خونه و بیام پیش تو
ـ دکتر برای رَحِمِت؟
مینا ـ اره فعلا 90 درصد خوب شده باید اون نه درصد دیگع رو هم پس بگیرم که بتونم حداقل یه فسقلی داشته باشم
ـ نگران نباش همه چی درس میشه
مینا ـ امیدوارم
گوشیه مینا زنگ خورد
مینا ـ جونگکوکه
ـ جواب بده تا قطع نشده
جواب داد گذاشت رو بلندگو
کوک ـ سلام لیدی کجایی؟
مینا ـ سلام مستر، پیش ات ام، محض احتیاط صدات به ات میرسه
کوک ـ چیز خاصی نیس فقط خاستم بدونم رفتی دکتر یا نه؟
مینا ـ اره رفتم دکتر گفت نه درصد دیگه موندع
کوک ـ واقعا؟
مینا ـ اره
کوک ـ راسی من امروز دیر میام تو زودتر از من بخواب باشه؟
مینا ـ باشه
کوک ـ فعلا بوس به لبت
مینا ـ باشه خدافظ
گوشیو قطع کرد
که گوشیه من زنگ خورد ته بود جواب دادم گذاشتم رو بلند گو
ـ جونم عشقم؟
ته ـ سلام روباهم
ـ صدات رو بلندگوعه مینا هم کنارمه
ته ـ خواستم بگم که من امشب یه کوشولو دیر میام اگه تنهایی برو پیش رایدس یا خونه ی یکی از دخترا
ـ چه عجیب امروز جونگ کوک هم دیر میره خونه
ته ـ واقعا؟
ـ اوهوم
ته ـ به هرحال تنها خونه نباش
ـ حالا مینا پیشمه نگران نباش
ته ـ اوکی فعلا
ـ خدافظ
قطع کردم منو مینا یه نگاهای عجیبی بهم میکردیم (این نگاها یعنی بریم بار)
کیمباب های که درست کردم رو اوردم خوردیم و با مینا کلی گفتیم و غیبت کردیم
ـ راسی یادم رف پرسم؟ چیشد که اومدی اینجا؟
مینا ـ خب دکتر بودم بعد گفتم نرم خونه و بیام پیش تو
ـ دکتر برای رَحِمِت؟
مینا ـ اره فعلا 90 درصد خوب شده باید اون نه درصد دیگع رو هم پس بگیرم که بتونم حداقل یه فسقلی داشته باشم
ـ نگران نباش همه چی درس میشه
مینا ـ امیدوارم
گوشیه مینا زنگ خورد
مینا ـ جونگکوکه
ـ جواب بده تا قطع نشده
جواب داد گذاشت رو بلندگو
کوک ـ سلام لیدی کجایی؟
مینا ـ سلام مستر، پیش ات ام، محض احتیاط صدات به ات میرسه
کوک ـ چیز خاصی نیس فقط خاستم بدونم رفتی دکتر یا نه؟
مینا ـ اره رفتم دکتر گفت نه درصد دیگه موندع
کوک ـ واقعا؟
مینا ـ اره
کوک ـ راسی من امروز دیر میام تو زودتر از من بخواب باشه؟
مینا ـ باشه
کوک ـ فعلا بوس به لبت
مینا ـ باشه خدافظ
گوشیو قطع کرد
که گوشیه من زنگ خورد ته بود جواب دادم گذاشتم رو بلند گو
ـ جونم عشقم؟
ته ـ سلام روباهم
ـ صدات رو بلندگوعه مینا هم کنارمه
ته ـ خواستم بگم که من امشب یه کوشولو دیر میام اگه تنهایی برو پیش رایدس یا خونه ی یکی از دخترا
ـ چه عجیب امروز جونگ کوک هم دیر میره خونه
ته ـ واقعا؟
ـ اوهوم
ته ـ به هرحال تنها خونه نباش
ـ حالا مینا پیشمه نگران نباش
ته ـ اوکی فعلا
ـ خدافظ
قطع کردم منو مینا یه نگاهای عجیبی بهم میکردیم (این نگاها یعنی بریم بار)
۵.۳k
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.