از خونه رفتن تصمیم خودم بود

از خونه رفتن تصمیم خودم بود،
ولی دلم می خواست یکی بیاد و من رو ببره داخل...¡

[آقای پلانکتون]
دیدگاه ها (۳)

حس اضافی بودنِ لعنتی...[سریال کره ای آقای پلانکتون]

اسب های مسابقه دو طرف چشمشون چشم بند دارن تا حواسشون از مسیر...

بزار هر دو مون بد ترین وجهه‌مون رو به هم نشون بدیم و به تعاد...

تو تمامیتِ احساسی و جانیکه ستم کردن و دوری، نتوانیتو دلی، خو...

منممم دلم میخوادددد برممممممم 😭😭😭یکی بیاد منو با خودش ببره ک...

رولمو تغییر دادمممم دو هواننن🥲🛐 *اخهه قربون اون خنده هات برم...

یکی ما رو ببره😭😭

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط