هعی امروز پسر خالم میخواست بیاد خونمون خالم رفته شیراز دا
_ هعی امروز پسر خالم میخواست بیاد خونمون خالم رفته شیراز داداشش خونه اونیکی خالمه بعد مامانم ماکارونی درست کرده بود که من ازش متنفرمممممم 😿😾
بعد پسر خالم زنگ زد میرم خونه اونیکی خالم بعد مامانم گفت برای چی گفت موتورم بنزین نداره و چون خونه ما دوره میخواست یره خونه آ یونا اینا لعنتی ایونا اومد خونتونننننننننن واییییییی من اصن امروز غذا نخوردم بعد مامانم گفت چه مهمونایی به به آمیر مهدی و محمد مهدی ( امیر که با داداشم رفت مدرسه و محمد همونه که رفتش خونه آ یونا اینا ؛))
بعد پسر خالم زنگ زد میرم خونه اونیکی خالم بعد مامانم گفت برای چی گفت موتورم بنزین نداره و چون خونه ما دوره میخواست یره خونه آ یونا اینا لعنتی ایونا اومد خونتونننننننننن واییییییی من اصن امروز غذا نخوردم بعد مامانم گفت چه مهمونایی به به آمیر مهدی و محمد مهدی ( امیر که با داداشم رفت مدرسه و محمد همونه که رفتش خونه آ یونا اینا ؛))
۲.۷k
۳۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.