مناجات

مناجات


الهی! خواندی تأخیر کردم. فرمودی تقصیر کردم. عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.

بار الها! اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم.

بارالها بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.

الهی! اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.

کریما! گناه در جنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم و گناه اکنون است.

بارالها! گفتی کریمم امید برآن تمام است. چون کرم تو در میان است نا امیدی حرام است.

الهی! همچو بید می لرزم که مبادا به هیچ نیرزم. فریاد از معرفت رسمی و عبارت عاریتی و عبادت عادتی و حکمت تجربتی و حقیقت حکایتی.

بارالها! اقرار کردم به مفلسی و هیچکسی. ای یگانه ای که از همه چیز مقدسی. چه شود اگر مفلسی را به فریاد رسی.


مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری
دیدگاه ها (۱)

اللهم عرفنی حجتک

کلام رهبری

مجنون از راهی میگذشت. جمعی نماز گذاشته بودند. مجنون از ...

تقدیم به شهدای گمنامرسیدن بخیر ای جوان وطنرسیدن بخیر کشته ی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط