عشق من
عشق من
پارت : ۸
_ لباس خریدی
+ ای وای نه
_ ایرادی نداره من برات لباس خریدم . فردا با پست میاد جلو خونتون
البته باید با من بیای فردا غروب با راننده ام میام دنبالت
+ ات باشه
_ فردا میبینمت
+ فردا میبینمت
ویو فردا صبح
زنگ خونه خورده شد
همونجوری که انتظار میرفت پست بود .
مامانم صدام زد گفت ات یکی این و برات فرستاده رفتم بالا و پاکت رو باز کردم یک لباس مشکی خیلی خوشگل بود
نویسنده عکس لباس و میزارم بعد
بعد دیدم کوک زنگ زد گفت اینم لباس مادمازل
+ کوک خیلی خوشگله . واقعا ممنونم
÷ خواهش میکنم
÷ ساعت چند بیام دنبالت
+ ساعت ۶ و نیم خوبه
÷ خب پس ساعت ۶ و نیم میام دنبالت
+ باشه
بعد قطع کرد منم که کلی زوق کرده بودم اول از همه لباسه رو امتحان کردم
دقیق اندازم بود . مثل دیوونه ها جولوی آینه ژست میگرفتم
با صدای زنگ گوشیم به خودم اومدم شارلوت بود
& سلام خوبی
+ خوبم ممنون
&چه کار میکنی
+ دارم کم. کم آماده میشم
& منم میخوام برم آرایشگاه . مو هامو و ناخونامو درست کنم
باهام میای
+ باشه
& خوب ساعت ۳ بیام دنبالت
+ باشه
ویو ساعت ۳
شارلوت بهم زنگ زد برم پایین
منم از قبل حموم رفته بودم و لباسم رو گذاشتم تو کاور
شارلوت با راننده اش اومد دنبالم
نویسنده : بچه ها شارلوت و کوک
بچه پولدارن ولی تهیونگ و ات
متوسط رو به بالا ان
ولی اونقدر کلاس نمیزارن که حتما برگشت با ماشین برن خودشون پیاده میرن خونه
خب بریم سراغ داستان
ویو چند دقیقه بعد توی آرایشگاه
اول ناخونامو درست کردم بعد لباسم رو پوشیدم و آریشگره موهام رو درست کرد و میکاپ کرد
ساعت ۶ بود کوک زنگ زد ببینه من آماده ام یا نه
_ آماده شدی عزیزم
+ آره
اومدی جلو در زنگ بزن
پارت : ۸
_ لباس خریدی
+ ای وای نه
_ ایرادی نداره من برات لباس خریدم . فردا با پست میاد جلو خونتون
البته باید با من بیای فردا غروب با راننده ام میام دنبالت
+ ات باشه
_ فردا میبینمت
+ فردا میبینمت
ویو فردا صبح
زنگ خونه خورده شد
همونجوری که انتظار میرفت پست بود .
مامانم صدام زد گفت ات یکی این و برات فرستاده رفتم بالا و پاکت رو باز کردم یک لباس مشکی خیلی خوشگل بود
نویسنده عکس لباس و میزارم بعد
بعد دیدم کوک زنگ زد گفت اینم لباس مادمازل
+ کوک خیلی خوشگله . واقعا ممنونم
÷ خواهش میکنم
÷ ساعت چند بیام دنبالت
+ ساعت ۶ و نیم خوبه
÷ خب پس ساعت ۶ و نیم میام دنبالت
+ باشه
بعد قطع کرد منم که کلی زوق کرده بودم اول از همه لباسه رو امتحان کردم
دقیق اندازم بود . مثل دیوونه ها جولوی آینه ژست میگرفتم
با صدای زنگ گوشیم به خودم اومدم شارلوت بود
& سلام خوبی
+ خوبم ممنون
&چه کار میکنی
+ دارم کم. کم آماده میشم
& منم میخوام برم آرایشگاه . مو هامو و ناخونامو درست کنم
باهام میای
+ باشه
& خوب ساعت ۳ بیام دنبالت
+ باشه
ویو ساعت ۳
شارلوت بهم زنگ زد برم پایین
منم از قبل حموم رفته بودم و لباسم رو گذاشتم تو کاور
شارلوت با راننده اش اومد دنبالم
نویسنده : بچه ها شارلوت و کوک
بچه پولدارن ولی تهیونگ و ات
متوسط رو به بالا ان
ولی اونقدر کلاس نمیزارن که حتما برگشت با ماشین برن خودشون پیاده میرن خونه
خب بریم سراغ داستان
ویو چند دقیقه بعد توی آرایشگاه
اول ناخونامو درست کردم بعد لباسم رو پوشیدم و آریشگره موهام رو درست کرد و میکاپ کرد
ساعت ۶ بود کوک زنگ زد ببینه من آماده ام یا نه
_ آماده شدی عزیزم
+ آره
اومدی جلو در زنگ بزن
- ۲.۶k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط