عشق من

۲ عشق من

پارت : ۹

+ اومدی جلو در زنگ بزن
_ باشه
---------------------------
ویو چند دقیقه بعد گوشیم
زنگ خورد جونگ کوک بود
با عجله رفتم سمت در. گوشیو جواب دادم گفتم الان میام . رفتم جلو در .. دیدم جونگ کوک یک دسته گل دستشه
امود جلو گل رو بهم داد و گفت گل برای گل ....
بعد در ماشین رو برام باز کرد و
من نشستم و بعدش خودش نشست
وارد ماشین که شدم گفت
_ پرنسسم چقدر خوشگل شده میترسم یکی بدزدتت
+ ممنون .شازده منم خیلی جذاب و خوش تیپ شده
ویو چند دقیقه بعد
رسیدم جشن
شارلوت و تهیونگ رو دیدم که باهم دارن به مهمون ها خوش آمد میگن
من و کوک هم رفتیم پیششون
رفتم شارلوت رو بقل کردم و
گفتم :
+ تولد مبارک دوست قشنگم
_ ممنون

ویو چند دقیقه بعد
همه‌ی مهمون ها اومده بودن
یک هو نگاه سنگینی روی خودم احساس کردم برگشتم دیدم جونگ کوک داره با اخم نگام میکنه
+ چرا اخمات تو همه شازده
_ شاهزاده خانم گردنبندی که پرنسش بهش داده رو ننداخته
ویو ات
آره راست می‌گفت
یادم رفته‌ بود گردنبندم رو بندازم
موقعی که میخواستم حموم برم درش آوردم
دیگه هم ننداختمش

+ یادم رفته ببخشید
_ این بار ایرادی نداره ولی باید همیشه گردنت باشه
+ باشه ددی
_ چی ؟
+ ددی ( با خجالت )
_ خجالت نکش بیبی
داشتیم با هم لا .... س میزدیم
که شارلوت اومد گفت
اگه لا....س زدنتون تموم شد
بیاید مراسم الان شروع میشه
رفتیم پیششون
دیجی آهنگ رو پلی کرد
من و جونگ کوک شروع کردیم به رقصیدن
کمی رقصیدیم که من تشنه شدم و کوک رفت برام آب بیاره
وایستاده بودم یه گوشه ای که یه پسره ی بی شعور اومد از عمد بهم خورد و گفت
€ خانم خوشگله چرا تنهایی. باید به من میگفتی همراهیت کنم

ویو نویسنده . بچه ها چون شارلوت بچه پولداره شریک یا دوست های باباش هم هستن و همینطور بچه هاشون
این پسره دوست بابای شارلوت و همینطو بزرگترا میتونن نوشیدنی بخورن
ویو . حال
_ لطفا مزاحم نشید
€ ناز نکن خوشگله
_ لطفا مزاحم نشید( با ترس )
داشت بهم نزدیک میشد که دیدم کوک زد تو