اندوهها در من شعلهور است و

اندوه‌ها در من شعله‌ور است و
ابرها در من درحال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم آتشم را خاموش نمی‌کند ...
دیدگاه ها (۳)

دوست داشتن دلیلی کافیبرای ماندن نبود،وگرنه می ماند.رفتن هم د...

روز آخری که از همدیگر جدا شدیم تاکنون نُه روز می‌شود. قرار گ...

امشب برای اولین بار نمی دانم...کدام یک بهتر است...بینایی یا ...

دســت هـایـت تمــامِ مــن بــود . . .بـا تمـــامِ مـــن . . ...

تا شعله دست بر پرِ خَیرُ النسا گذاشت ما را میان غصه ی بی انت...

در آغوشت کشیدم مثل خاک مرده باران راتحمل کن کمی، اندوه آغوش ...

تو می‌دانی من چقدر ذوق دارم برای پاییز؟ برای خنکای عصرهنگام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط