سال هاست ...
سال هاست ...
دیوارها را برداشته اند !!؟
و به جایشان ،
پنجره هایی به بزرگی نبودنت ...
بی هیچ پرده ای گذاشته اند !!؟
من ...
پر مشغله ترین آدم روی زمینم ،
شده ام نیمکت ...
کنار پنجره می نشینم و...
چشم می دوزم به انتهای خیابان ،
و زل می زنم ...
به همه آدم هایی ،
که از دور ...
انگار " تو" هستند !!!؟
دیوارها را برداشته اند !!؟
و به جایشان ،
پنجره هایی به بزرگی نبودنت ...
بی هیچ پرده ای گذاشته اند !!؟
من ...
پر مشغله ترین آدم روی زمینم ،
شده ام نیمکت ...
کنار پنجره می نشینم و...
چشم می دوزم به انتهای خیابان ،
و زل می زنم ...
به همه آدم هایی ،
که از دور ...
انگار " تو" هستند !!!؟
۱.۳k
۱۱ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.