کی بفشاردی مرا دست غمی و غصهای

#کی بفشاردی مرا دست غمی و غصه‌ای
گر تو مرا به عاطفت در بر خود فشاریی

دیده همچو ابر من اشک روان نباردی
گر تو ز ابر مرحمت بر سر من بباریی

#مولانای_جان 🌹
دیدگاه ها (۱)

#در چشم منی و گرنه بینا کیمیدر مغز منی و گرنه شیدا کیمیآنجا ...

#چون مار ز افسون کسی می‌پیچم چون طرهٔ جعد یار پیچاپیچموال...

#مِی های هزارساله هرگز نکننددیوانگیی که عشق یکساله کند...!#م...

#چون نالد این مسکین که تا رحم آید آن دلدار را🍃 خو...

ای شب تو به روزگار من می مانیای ابر سیاه توهم ز اینحالت زار ...

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

آه، تاکی ز سفر باز نیایی، بازآاشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط