عشق من با خنده هایت هی نکن دیوانه ام

عشق من با خنده هایت هی نکن دیوانه ام
من اسیرت میشوم با خنده ای دردانه ام

قهوه ی ترک و سناتور، حسرت لبهای تو
عشق من وقتی نباشی خشت خشت ویرانه ام

عطر تندی میزنی و شال قرمز بر سرت
رهسپاری با نشانی بی نشان از خانه ام

منتظر ماندی عزیزم پشت در من را ببخش
منتظر بودم بریزد اظطراب شانه ام

بی گمان اینجا برای بودنت راهی نبود
در نبودت هم شکست این قامت مردانه ام..
دیدگاه ها (۲)

کجا پنهان کنم تو را...پشت کدامین واژه ؟کدامین سطر؟لبریزم از ...

آمدم در نگهت جان بسپارم ،که نشدبر لبت حادثه بوسه بکارم  ، ک...

تویی که شهره شهری به جودو دلرحمیتو خط قرمز من،با دلم چه بیرح...

‌ دل بردے و دل بردنت را دوست دارمرو راست ! من عطر تنت را دوس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط