فیک وقتی خواهر نامجون هستی و جین عاشقته

پارت۲۳
از خواب بیدار شدم دیدم جین لخ.ت کنارمه
+جین بیدار شو امروز می‌خوایم بریم خونه
_اوکی
بلند شدیم رفتیم بیرون همه خواب بودن با کمک جین چادر رو جمع کردیم
که بچها بیدار شدن
=دیشب خوش گذشت
+از خجالت سرخ شده
_به تو چه
=دیدی خودتون رو لو داداید
@دیشب نزاشتید بخوابیم
°قشنگ صدای نا.له هات قشنگ میومد
+رفت اون طرف
_شما خجالت نمی کشید
#شما باید خجالت بکشید
_من رفتم
+اومدی
_آره
+خوب همش تقصیر تو
_اگه ت.ح.ر.ی.ک.م نمی کردی اینطور نمیشد
+دلم درد می‌کنه ،خیلی وحشی
_من وحشیم
+نه پس من وحشیم
_کمرم رو دیدی همش جای چنگ زدن های تو
+گردن منو س.ی.نه منو دیدی اون وقت بگو کی وحشیه
:بچها بیاین بریم
یک ماه بعد
توی خونه نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد
@الو
+سلام هوسوک
@زود بیا به این آدرس جون جین در خطره
+چی چی شده
@تو بیا فقط



#فیک