پارت 6
یکی از افراد عمارت اومد
=قربان کارم داشتین
ته=اون بچه چیکار کرد؟
=خب قبول کرد
فلش بک
ویو کوک
اگه قبول نکنم میمیرم باید زنده بمونم باید اون عوضی رو بکشم
کوک=هی کسی اونجاست من قبول میکنم
یکی وارد شد
اون عوضیه
=باشه
نه نیست برو به اربابت بگو خوشحال شه
کوک=برو خوشحالش کن
پایان فلش بک
فلش بک به 14 سال پیش
ته 9 سالشه پدر و مادرش مثل همیشه دعوا داشتن ولی اون روز جدی شد ته یه داداش کوچیک تر داشت دعوا سر گرفت و برادرش رفت جلو که بگه بسه ولی همون موقع پدرش با گلدون زد تو سر برادرش و اوتجا مرد(کوک خیلی شبیه برادر ته هست و بخاطر همین ته دوسش داره)
پدر و مادر پرادرشو انداختن تو اب
چند سال بعد
ته اونارو کشت
#کوک
#تهیونگ
#بی_تی_اس
#ارمی
#فیکشن
#تهکوک
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.