بیا و مرا به روشنایی یک شب شیشه ای پیدا کن

#بیا و مرا به #روشنایی یک شب شیشه ای #پیدا کن !
در آن هنگام که #دستانم
#امید زیستن را با #تمام وجودش #می فشارد ،
و #چشمانت
که از #آغازِ این خواستن با من #تلاقی می کند .
#من از #رنج های بی واهمه #می ترسم
از #اُمیدهای واهی ؛
از #نگرشِ بین این دو
که #کدام یک را باید #انتخاب کنم؟
#بیا و مرا #دعوت کن
به #روشنایی چشم هایت ،
#جایی میان #بودن و ماندن ،
جایی که #تو را #پیدا کنم
و به #لحظه ای که #دوباره از #تو آغاز شوم...

https://upmusics.com/%D8%B9%D8%AC%D8%A8-%D8%AD%D9%84%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%AA%D9%88-%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86-%DA%86%D8%A7%D9%88%D8%B4%DB%8C/
دیدگاه ها (۱)

#قشنگی-زندگیدرست از آون لحظه ای #شروع میشه که سعی میکنیم با ...

اینجا ، هر شب ، شبِ #آرزوهاست ...باورم نمے‌شود که تو مامورِ ...

#تو آن بایدیکه شب به بهانه اَت #خیر است ‌.

#تو-زیباترین ضمیرِ #مستتر در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط