از عاشقی از عشق از دیدار خسته ام
از عاشقی از عشق از دیدار خسته ام
از اینکه درگیر توام انگار خسته ام
شاید که یک روزی شوی سهم دلم اما
هر روز و شب با اینهمه افکار خسته ام
هر بار گفتم دوستت دارم ولی گوشَت
نشنید و من از اینهمه تکرار خسته ام
از بی محلی، نه شنیدنهای پی در پی
از درد غیر قابل انکار خسته ام
مانند ویرانی شدی بر خانه ی قلبم
دیگر زدست اینهمه آوار خسته ام !
بردار و راحت کن مرا پروردگارم چون
از خوبی و مهر و وفا ،صد بار خسته ام !
از اینکه درگیر توام انگار خسته ام
شاید که یک روزی شوی سهم دلم اما
هر روز و شب با اینهمه افکار خسته ام
هر بار گفتم دوستت دارم ولی گوشَت
نشنید و من از اینهمه تکرار خسته ام
از بی محلی، نه شنیدنهای پی در پی
از درد غیر قابل انکار خسته ام
مانند ویرانی شدی بر خانه ی قلبم
دیگر زدست اینهمه آوار خسته ام !
بردار و راحت کن مرا پروردگارم چون
از خوبی و مهر و وفا ،صد بار خسته ام !
۷.۱k
۲۲ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.