داستان آدما و تیمایی که طرفدارشن به نظرم جذاب تر از خیلی

داستان آدما و تیمایی که طرفدارشن ،به نظرم جذاب تر از خیلی از داستانای هیجان انگیز دنیاست و گاهی حتی عاشقانه‌تر از شعر های نظامی.

تو دنیایی که آدما خودشونو مقید به چیزی نمی‌دونن و هر جا منفعت بیشتری واسشون داشته باشه، اونجان، حکایت هواداری داستان متفاوتی رو رقم زده.
تو جهان ماشینی امروز، اونقدر حجم اطلاعات زیاد شده که مجبوریم خیلی چیزا رو فراموش کنیم اما اون لحظه‌ای که طرفدار شدیم، اون لحظه ای که جای خالی رو با مورد مناسب پر کردیم، اون لحظه همیشه یادمونه. لحظه‌ای که همیشه با شور و ذوق برای هم تعریف می‌کنیم. گاهی یه جوری عاشق می‌شیم که اصلا روزای قبل اونو یادمون نمیاد، یادمون نمیاد قبلش چه طور فوتبال می‌دیدیم. انگار ذاتا طرفدارش بودیم، انگار فوتبال ازون لحظه واسمون شروع شده. جالب تر اینه که یه سری افراد تو طرفدار شدنمون موثرن ولی بعد یه مدتی می‌رن اما این اصلا توو طرفداریمون تاثیر نداره یا همونایی که ما رو با فوتبال آشنا کردن، الان از این حجم از تعصب و غیرت ما جا خوردن. آره، طرفداری هیچ وقت وابسته به شخص، مکان، مربی یا بازیکن، نبوده و نیست و نخواهد بود.

یه لحظه ست، یه لحظه احساس می‌کنی که پیداش کردی، اصلا انگار کاری نداری، چه تیمیه، برده یا باخته. خشی از خودتو توش می‌بینی. با خودت می‌گی این همون چیزیه که کم داشتم. اون جرقهه خورده و حالا سعی می‌کنی که شعله ور ترش کنی، محکمش کنی. بالا پایین پریدنات، اشکای شوق و حسرتت، حرص خوردنات، توو تاریکی شب با صدای صفر پتو رو گاز گرفتنات، همه و همه می‌شه به یادماندنی ترین لحظات زندگیت.

داستان طرفدار شدن تو هیچ عقل و منطقی نمی‌گنجه پس اگه بخواین توضیح بدین چرا طرفدار تیمی شدین که افتخار نداشته یا تیمی رو دوست دارین که سال هاست نتیجه نگرفته، شاید با شکست مواجه بشین.
اصلا اگه تا حالا افتخار نداشته پس قراره ازین به بعد با من اتفاق بیفته، اگه افتخارات قدیمیه، یه بار شده، پس یه بار دیگه هم می‌شه. در هر صورت این حس قشنگ با شماست.

خلاصه که طرفداری، پیچیده‌ترین ساده ایه که توو فوتباله. یه عشق خالصه، یه احساس بی نظیر، فقط ازش لذت ببرین...
دیدگاه ها (۶)

#فان😂😏

به مناسبت حضور لیکه مارتینز در بین نامزدهای بهترین بازیکن زن...

از امشب که رقابت‌های فوتبال در اروپا شروع بشه، بچه‌های اروپا...

🔹یک اسپانیایی غمگین روی این دیوار در گوشه‌ای از شهر بارسلون ...

خداوکیلی ببینین این جانورها چه دستو پایی می زنن برا حفظ اون ...

نه آقا ما علم لدنی نداریم !!پیشگو میشگوهم نیستیم !!بلکه از ل...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط