🦚وقتی برای اولین بار دیدت🧵
🦚وقتی برای اولین بار دیدت🧵
چان:ا.ت.
ا. ت:چیه
چان:تموم شد
ا. ت:قرار چه بازی کنیم
چان :میرم دستگاه رو بیارم
ا. ت:هم
خدایا من راستی راستی دارم عاشق این دختره میشم.
چان:اومدم.
ا. ت:چه طوری؟
براش نحوه بازی رو توضیح دادم بازی کردیم. ولی ا. ت باخت.
ا. ت:چان، چان، چانیییییی بیا یه دس دیگه بریم
چان:چانی؟
ا. ت:تا حالا کسی بهت نگفته بود.
چان:ن
ا. ت:عالی شود بلاخره من توی یچی اول شدم
چان:خوابت نمیاد
ا. ت:قرار کجا بخوابیم.
چان:این خونه کله اتاقاش پره از دستگاه و لبتاب و اینجور چیزا و تنها جایی که برای خواب خوبه اتاق من.
ا. ت:الان من بیاد پیش تو بخوابم.
چان:دقیقا.
ا. ت:خیلی دشواره.
چان :خیلی.
رفتیم خوابیدیم. ا. ت 2 متر اون ور تر از من خوابیده بود خدا کیوت.......... تو همین فکرا بودم ک خوابم برد.
............................................................
صبح بیدار شدم دیدم ا. ت تو بغل قایم شده.
ای خدا قلبم کیوت. محکم تر بقلش کردم و دوباره خوابیدم
چان:ا.ت.
ا. ت:چیه
چان:تموم شد
ا. ت:قرار چه بازی کنیم
چان :میرم دستگاه رو بیارم
ا. ت:هم
خدایا من راستی راستی دارم عاشق این دختره میشم.
چان:اومدم.
ا. ت:چه طوری؟
براش نحوه بازی رو توضیح دادم بازی کردیم. ولی ا. ت باخت.
ا. ت:چان، چان، چانیییییی بیا یه دس دیگه بریم
چان:چانی؟
ا. ت:تا حالا کسی بهت نگفته بود.
چان:ن
ا. ت:عالی شود بلاخره من توی یچی اول شدم
چان:خوابت نمیاد
ا. ت:قرار کجا بخوابیم.
چان:این خونه کله اتاقاش پره از دستگاه و لبتاب و اینجور چیزا و تنها جایی که برای خواب خوبه اتاق من.
ا. ت:الان من بیاد پیش تو بخوابم.
چان:دقیقا.
ا. ت:خیلی دشواره.
چان :خیلی.
رفتیم خوابیدیم. ا. ت 2 متر اون ور تر از من خوابیده بود خدا کیوت.......... تو همین فکرا بودم ک خوابم برد.
............................................................
صبح بیدار شدم دیدم ا. ت تو بغل قایم شده.
ای خدا قلبم کیوت. محکم تر بقلش کردم و دوباره خوابیدم
۱۸.۹k
۲۹ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.