پاکدامنی و حیای زینب س

پاکدامنی و حیای زینب (س)
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
یحیی مازنی روایت کرده است:
( (مدتها در مدینه در خدمت حضرت علی (ع) به سر بردم و خانه‌ام نزدیک خانه زینب (س) دختر امیرالمؤ منین (ع) بود. به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایی از او به گوشم نرسید. به هنگامی که می خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص) برود، شبانه از خانه بیرون می رفت، در حالی که حسن (ع) در سمت راست او و حسین (ع) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع) پیش رویش راه می رفتند. هنگامی که به قبر شریف رسول خدا (ص) نزدیک می شد، حضرت علی (ع) جلو می رفت و نور چراغ را کم می کرد. یک بار امام حسن (ع) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد، حضرت فرمود: می ترسم کسی به خواهرت زینب نگاه کند. ) ) (۱۸)
کتاب 200 کرامات و فضایل و مصائب حضرت زینب سلام الله . نویسنده عباس عزیزی
دیدگاه ها (۳)

شعر_مهدویمی دونم یه شب می آی خاکو چراغون می کنیشیشه ی عمر شب...

حدیث_مهدویاحادیث عن الامام المهدی(عجله الله تعالی فرجه الشری...

احادیث ترسناک آخرالزمانی :😭😳😔بسم تعالی✳️ در آخرالزمان، ثروتم...

اندک اندک....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط