تو و باکوگو فصل پارت

تو و باکوگو فصل ۲ پارت ۶
بعد از سال ها

کامیناری « اینا دیگه دارن لاس میزنن°»

کیریشیما « ارع°»

{تو و باکوگو در حالی که دست همو گرفت بودین و داشتین بر میگشتین}

کیریشیما « ای وای دارن میان الفرار°»

{وقتی که برگشتین تو باکوگو یکم ناراحت بود}

گفتی « چیزی شده°»

باکوگو « ها نه چیزی نیست°»

گفتی « میرم میام°»

باکوگو « باشه°»

{بعد از اینکه برگشتی}

گفتی « برگرد°»

باکوگو « باشه°»

{باکوگو برگشت و تو رفتی رو کولش}

گفتی « گشنمهههههه °»

باکوگو «هوی پوووفففففففف باشه میریم اشپز خونه°»

{وقتی که به اشپز خونه رسیدین}

{باکوگو دقیقا یکی مثل تو رو دید که دست و پاهاش رو بستن}

باکوگو « وایسا این دیگه چه کوف...°»

{یکی با ظاهر تو که همون کسی بود که رو کول باکوگو بود}

{یه ضربه به گردن باکوگو میزنه و باکوگو بیهوش میشه}

خب راستش یکی به من فوش ناموس داد و گفت که داستانت قشنگه ولی یکم متنت رو قشنگ کن بعد گفت اگه نکنی به انیمه هیت میدم
۱ اینکه کصافت اشغال تو گوه میخوری و به انیمه هیت میدی
۲ اینکه خودمم تو همین فکر بودم
و ۳ چطور شده 😐
و خب بایییییی
دیدگاه ها (۱۰)

کسی معنی اسم ناگی رو میدونه لطفا بگه (˶‾᷄⁻̫‾᷅˵)

از مدرسه متنفرم ۱۰۸😂😂😂

تولد مبارکککک (。・ω・。)

تو و باکوگو فصل ۲ پارت ۵اگه بری میتونن تو رو بگیرن مگه نیومد...

باز گشت عشق پارت چهارم ا/ش: کیریشیما بیشتر به چیزی که گفتی ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط