زبان حال آنان که آرزوی زیارت دارند...
زبان حال آنان که آرزوی زیارت دارند...
مرا در منزل جانان خدایا جای ده! زیرا
دلم بی تاب او گشته که اینگونه سخن گویم
قلم را طاقتی نبود که پنهانی سخن گوید
زبان من قلم باشد صلاح کار از او جویم
دل مشتاق من باشد به سوی کعبه جان ها
خداوندا! مدد فرما که راه دوست را پویم !
حیات ماست وابسته به تاب جعد مشکینش
ز عطر خویش بر من زد گلابش ریخت بر رویم
در آن وادی که از مستی شهیدانش سرافرازند
خداوندا مرا ره ده ! که من مشتاق آن کویم
دمی آنجا قدح گیرم غبار از دیده بر گیرم
غم دل را به او گویم به اشک دیده دل شویم
(ز دستم بر نمی خیزد که چیز دیگری خواهم)
به جز گل های آن وادی نمی خواهم گلی بویم
لب شکّر وَ چشم می من از میخانه میخواهم
مرا بالی است بشکسته خودت بگذار آن سویم
ز طاق ابروی جانان گریزی نیست واصل شو !
از این بهتر چه می باشد؟ غلام طاق ابرویم
به شعر دلکش حافظ کلامم گشت پرمعنا
خداوندا مرادم ده ! که من مشتاق بر او
مرا در منزل جانان خدایا جای ده! زیرا
دلم بی تاب او گشته که اینگونه سخن گویم
قلم را طاقتی نبود که پنهانی سخن گوید
زبان من قلم باشد صلاح کار از او جویم
دل مشتاق من باشد به سوی کعبه جان ها
خداوندا! مدد فرما که راه دوست را پویم !
حیات ماست وابسته به تاب جعد مشکینش
ز عطر خویش بر من زد گلابش ریخت بر رویم
در آن وادی که از مستی شهیدانش سرافرازند
خداوندا مرا ره ده ! که من مشتاق آن کویم
دمی آنجا قدح گیرم غبار از دیده بر گیرم
غم دل را به او گویم به اشک دیده دل شویم
(ز دستم بر نمی خیزد که چیز دیگری خواهم)
به جز گل های آن وادی نمی خواهم گلی بویم
لب شکّر وَ چشم می من از میخانه میخواهم
مرا بالی است بشکسته خودت بگذار آن سویم
ز طاق ابروی جانان گریزی نیست واصل شو !
از این بهتر چه می باشد؟ غلام طاق ابرویم
به شعر دلکش حافظ کلامم گشت پرمعنا
خداوندا مرادم ده ! که من مشتاق بر او
۸.۳k
۲۸ تیر ۱۴۰۳