اتل متل خرابه
#اتل متل خرابه#
اتل متل خرابه!
اینجا یه بچه خوابه!
هم بدنش کبوده!
هم جیگرش کبابه.....!
اتل متل اسیری!
سیری و سربه زیری!
کی تاحالا شنیده؟!
سه سالگی و پیری....؟!
اتل متل سه ساله!
این همه آه و ناله!
این دختر از ضعیفی!
هنوزیه پا نهاله....!
اتل متل بیابون!
کویر و دشت و هامون!
بس که پیاده رفتیم!
تا ول زده پاهامون....!
اتل متل بهونه!
بابا چه مهربونه!
وقتی دلم میگیره!
برام قرآن می خونه....!
اتل متل گل یاس!
مهر و وفا و احساس!
دلم گرفته امشب !
به یاد دوستم بهناز......!
اتل متل یتیمی!
خدا،چقد کریمی!
دادی بهم تو غربت!
یه دوست صمیمی.....!
اتل متل شب و تب!
سینه ز غم لغالب!
دلم می سوزه خیلی!
به حال عمه زینب.....!
اتل متل چه خوب شد!
بالاخره غروب شد!
قسمت عمه امروز!
توهین و سنگ و چوب شد!
اتل متل سه روزه!
عمه گرفته روزه !
عمه غریبه ؟!
خیلی دلم می سوزه....!
اتل متل خبردار!
تو چنگ دشمن انگار!
مثل یه شیر زخمی !
عمه شده گرفتار.....!
اتل متل خدایا تو این همه بلاها!
عمه ی مظلوم من!
چیا کشیده آیا....؟!
اتل متل اسارت!
وحشت و قتل و غارت!
یه گله گرگ و روباه!
توحش و شرارت.....!
اتل متل چه سرده!
شب شب سوز و درد!
رفته سفر بهتاز جون!
چه میشه زود برگرده....؟!
اتل متل جدایی!
بهنازم جونم کجایی!
چی میشه تا خرابه!
یه سر قدم بیایی.....؟!
اتل متل غریبی!
دوری و ناشکیبی!
ذکر من ای بهناز جون!
وینک یا حبیبی!
اتل متل یه نامه!
از طرف بهنازه!
گفته رقیه،خونه ش !
خرابه های شامه....!
اتل متل سپیده!
تو رویا،ماه رو دیده!
به شوق وصل مهتاب!
یه هو از خواب پریده.....!
اتل متل تمومه!
پرزدن آروزمه!
دلم پیش بهنازه!
و.....و.....و.....و...
داداشم و بابامه......
اتل متل خرابه!
اینجا یه بچه خوابه!
هم بدنش کبوده!
هم جیگرش کبابه.....!
اتل متل اسیری!
سیری و سربه زیری!
کی تاحالا شنیده؟!
سه سالگی و پیری....؟!
اتل متل سه ساله!
این همه آه و ناله!
این دختر از ضعیفی!
هنوزیه پا نهاله....!
اتل متل بیابون!
کویر و دشت و هامون!
بس که پیاده رفتیم!
تا ول زده پاهامون....!
اتل متل بهونه!
بابا چه مهربونه!
وقتی دلم میگیره!
برام قرآن می خونه....!
اتل متل گل یاس!
مهر و وفا و احساس!
دلم گرفته امشب !
به یاد دوستم بهناز......!
اتل متل یتیمی!
خدا،چقد کریمی!
دادی بهم تو غربت!
یه دوست صمیمی.....!
اتل متل شب و تب!
سینه ز غم لغالب!
دلم می سوزه خیلی!
به حال عمه زینب.....!
اتل متل چه خوب شد!
بالاخره غروب شد!
قسمت عمه امروز!
توهین و سنگ و چوب شد!
اتل متل سه روزه!
عمه گرفته روزه !
عمه غریبه ؟!
خیلی دلم می سوزه....!
اتل متل خبردار!
تو چنگ دشمن انگار!
مثل یه شیر زخمی !
عمه شده گرفتار.....!
اتل متل خدایا تو این همه بلاها!
عمه ی مظلوم من!
چیا کشیده آیا....؟!
اتل متل اسارت!
وحشت و قتل و غارت!
یه گله گرگ و روباه!
توحش و شرارت.....!
اتل متل چه سرده!
شب شب سوز و درد!
رفته سفر بهتاز جون!
چه میشه زود برگرده....؟!
اتل متل جدایی!
بهنازم جونم کجایی!
چی میشه تا خرابه!
یه سر قدم بیایی.....؟!
اتل متل غریبی!
دوری و ناشکیبی!
ذکر من ای بهناز جون!
وینک یا حبیبی!
اتل متل یه نامه!
از طرف بهنازه!
گفته رقیه،خونه ش !
خرابه های شامه....!
اتل متل سپیده!
تو رویا،ماه رو دیده!
به شوق وصل مهتاب!
یه هو از خواب پریده.....!
اتل متل تمومه!
پرزدن آروزمه!
دلم پیش بهنازه!
و.....و.....و.....و...
داداشم و بابامه......
- ۵.۸k
- ۰۳ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط