پنجشنبه ای که فردایش اردیبهشت میرسد را باید گذاشت روی سر.. حلوا حلوایش کرد.. قربان قد و بالایش رفت.. و آهسته در گوشش گفت: پنجشنبه جان، چشم و دلت روشن عجب بهارنارنجی زاده ای
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.