روزتمبارکمادرعزیزم

#روزت_مبارک_مادر_عزیزم😘 😘

مادر عادت داشت همه ی کارهای روزانه اش را یادداشت کند.
چیزهایی که می خواست بخرد، کارهایی که باید انجام می داد و حتی تلفن هایی که می خواست بزند.
من هم از سر شیطنت، همیشه سعی می کردم دستی در لیست ببرم و یا چیزی را به آن اضافه کنم.
فقط برای اینکه در تنهایی اش و درست در یک لحظه ی معمولی که انتظارش را ندارد او را بخندانم.
مثلاً اگر در لیست تلفن هایش نوشته بود زنگ به دایی جان،
من جلویش می نوشتم ناپلئون. می شد زنگ به دایی جان ناپلئون!
یا در لیست خرید نوشته بود خرید شیر.
قبل و بعدش یک بچه و آفریقایی اضافه می کردم که بشود خرید بچه شیر آفریقایی .
یا بار دیگر زیر لیست کارهای مهمش نوشته بودم: پیدا کردن یک عروس پولدار برای پسر گلم!
خلاصه هر بار بعد از خواندنش که همدیگر را می دیدیم می گفت: اینا چی بود نوشته بودی؟
امروز حسابی خندیدم. خدا بگم چیکارت نکنه بچه!
امروز که سرمای شدیدی خورده بودم و سردرد امانم را بریده بود به رسم مادر،
کاغذی روی در یخچال چسبانده بودم که هنگام خرید یادم بماند.
کنار چیزهای دیگر نوشته بودم مسکن برای سردرد.
کنارش خط مادر نوشته بود: دردت به جانم!

جانم فدای خنده‌های #مادرم
#پنجشنبه_۱۷_اسفند_۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۷)

زندگی من زندگی توست! #تو را به وسعت تمام آبی های دنیا دوست د...

این آهنگم تقدیم به همه مادرهای سرزمینم و مادر خودم😘 http://m...

آهنگ جدید و فوق العاده زیبا از #هوروش_بند به نام #ماه_پیشونی...

♡جایِ خلوتی می خواهمو صدایِ #تو را که دائم بگویی:دوستت دارمد...

پارت دارک (۱) :

Between the Tides³²یک هفته بعد تهیونگتو دفترم بودم تق تق تق ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط