خداوندگارا

خداوندگارا!

تو فرسنگها دوری از خاک دوری

تو درد من خاک بر سر چه دانی ؟

جهانی هوس مرده خاموش و بیکس

در این بینفس ناله آسمانی ...

زروز تولد همه هر چه دیدم

همه هر که دیدم تبه بود و جانی

طفولیتم بر جوانی چه بودی

که تا بر کهولت چه باشد جوانی !

روا کن به من شر مرگ سیه را

که خیری ندیدم از این زندگانی!

مگر از پس مرگ – روز قیامت

خلاصم کن زین شب جاودانی!

بمن بد گمانی؟ دریغا ! ندانم

چسام بینمت تا چنانم ندانی؟

نه بالی که پر گیرم آیم به سویت

نه بهر پذیرایی ات آشیانی!

چه بهتر که محروم سازم تو را من

ز دیدار خویش و از این میهمانی

مبادا که حاشا نمائی بخجلت

که پروردگار لتی استخوانی !
دیدگاه ها (۷)

خداوندگارا !ز تخت فلک پایه آسمانهادمی سوی این بحر بی آب رو ک...

امشب از باده خرابم کن و بگذار بمیرمغرق دریای شرابم کن و بگذا...

خداوندگارا !اگر زندگانیست این مرگ ناقصبمرگ تو ، من مخلص خاک ...

الا ! ای مهین مالک آسمانهاکجا گیرم آخر سراغت کجایی ؟غلام وفا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط