اگر روزی رئیس اداره ای شوم قوانین اجباری را به سلیقه ی خ
اگر روزی رئیس اداره ای شوم، قوانین اجباری را به سلیقه ی خودم عوض میکنم. اینکه کارمندان ، چه خانم چه آقا، همیشه آراسته باشند و خوشبو. انرژی و محبتشان، در رنگ لباس هایشان مشخص باشد. لبخند بزنند، حتی با چشم هایشان. اگر متاهل باشند باید در طول ساعات اداری حداقل دو بار حال یارشان را بپرسند و بگویند که دوستش دارند. عکس خانوادهیشان را قاب کنند بگذارند روی میزِ کارشان. گل هم روی میزشان باشد که چه بهتر. خانم ها، اگر دلشان خواست میتوانند لاک بزنند. چون میدانم مسکن است. مخصوصاً وقت هایی که دلشان میگیرد چشمشان به انگشتانشان که بیفتد، قضیه حل میشود.ترغیبشان میکنم بینِ ساعاتِ کاری چند دقیقه ای را به گپ و گفت با همکارانشان و نوشیدنِ چای یا آبمیوه بگذرانند. یک تخته سفید گوشه ی سالن میگذارم تا اسم بهترین کتاب هایی که خوانده اند را بنویسند و اگر دلشان راضی بود قید کنند که قرض میدهند. یک تخته هم برای گل و گیاه. بنویسند چه گلِ جدید و زیبایی را به خانه برده اند و چگونه باید به آن رسیدگی کرد و اگر برایشان مقدور بود بنویسند میتوانند یک شاخه بیاورند برای اویی که دلش میخواهد، تا ریشه بیندازد، هم در دلش هم در گلدان. برایشان جشن موفقیت میگیرم. نه با هدایای یکسان. بلکه با شادیِ مخصوصِ هر فرد.
اگر خواستند حالِ خانواده ی هم را بپرسند بگویند : از دوست داشتنت چه خبر ؟
اینگونه، آدم لبخند میزند و یاد دوست داشتنش میافتد.
میدانم به کار فکر میکنید .. به وظایف.
باید بگویم، هرجا که آدم ها حال دلشان خوب است، کارها خود به خود خوب و مرتب پیش میروند ...
#مریم_قهرمانلو
اگر خواستند حالِ خانواده ی هم را بپرسند بگویند : از دوست داشتنت چه خبر ؟
اینگونه، آدم لبخند میزند و یاد دوست داشتنش میافتد.
میدانم به کار فکر میکنید .. به وظایف.
باید بگویم، هرجا که آدم ها حال دلشان خوب است، کارها خود به خود خوب و مرتب پیش میروند ...
#مریم_قهرمانلو
- ۱.۶k
- ۲۶ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط