یه روزی میفهمی که رسیدی آخر جادّه
یه روزی میفهمی که رسیدی آخر جادّه
ولی هی داری دَر جا میزنی
میفهمی که همه چی تموم شده
نه اونجوری که خودت میخواستی
اونجوری که خودشون میخواستن و برات انجامش دادن،
میفهمی که نمیتونی خیلی از اتفاقها رو عوض کنی، فقط باید چشماتو ببندی و با گوش دادن به موزیک مورد علاقه ت ازشون رَد بشی،
یه روز میفهمی که قدم برداشتن تو راهی که پر از فراز و نشیب و پستی و بلندی بوده و تهش به بیراهه ختم میشده، افتخار نیست،حماقته محضه،
یه روز میفهمی که همه ی اونایی که همیشه میگن باهاتن،اولین کسایی ان که تنهات میزارن و مهم خودتی که همیشه پُشتِ خودت بودی
میفهمی کسی که دست روی شونه ت میزاره همونیه که زیرِ پاتو به بدترین شکل,خالی میکنه،
میفهمی بعضی آدمهارو نباید تِست کرد،
برات خطرِ روحی و جانی دارن،
با حسّ تنفر هیچوقت نمیتوتی بجنگی حتی اگر قویترین جنگجویِ دنیا باشی،
آخر شب به وقت خواب،
میفهمی کسی که باهات راه اومده فقط پاهات بودِ،
کسی که آرومت میکردِ جنگِ بین عقل و قلبت بودِ،
پُشتِ تمام اتفاقها میفهمی فقط برای امتحان شدن تویِ این دنیا زندگی میکنی
#فرگل_مشتاقی
ولی هی داری دَر جا میزنی
میفهمی که همه چی تموم شده
نه اونجوری که خودت میخواستی
اونجوری که خودشون میخواستن و برات انجامش دادن،
میفهمی که نمیتونی خیلی از اتفاقها رو عوض کنی، فقط باید چشماتو ببندی و با گوش دادن به موزیک مورد علاقه ت ازشون رَد بشی،
یه روز میفهمی که قدم برداشتن تو راهی که پر از فراز و نشیب و پستی و بلندی بوده و تهش به بیراهه ختم میشده، افتخار نیست،حماقته محضه،
یه روز میفهمی که همه ی اونایی که همیشه میگن باهاتن،اولین کسایی ان که تنهات میزارن و مهم خودتی که همیشه پُشتِ خودت بودی
میفهمی کسی که دست روی شونه ت میزاره همونیه که زیرِ پاتو به بدترین شکل,خالی میکنه،
میفهمی بعضی آدمهارو نباید تِست کرد،
برات خطرِ روحی و جانی دارن،
با حسّ تنفر هیچوقت نمیتوتی بجنگی حتی اگر قویترین جنگجویِ دنیا باشی،
آخر شب به وقت خواب،
میفهمی کسی که باهات راه اومده فقط پاهات بودِ،
کسی که آرومت میکردِ جنگِ بین عقل و قلبت بودِ،
پُشتِ تمام اتفاقها میفهمی فقط برای امتحان شدن تویِ این دنیا زندگی میکنی
#فرگل_مشتاقی
۴.۰k
۱۸ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.