دلم از تو وفا میخواست دادی

دلم از تو وفا میخواست !!! دادی ؟
وفا را بی ادا میخواست !!! دادی ؟


برای آسمان قلب !!!!!عاشق
کمی صلح و صفا میخواست !! دادی؟


برای شاخه گلهای پر احساس
محبت را بقا میخواست !!! دادی ؟


برایم محترم بودی چو خورشید
و حرمت را بجا میخواست !!! دادی؟


برای خسته جانی از غم و درد
دلی درد آشنا میخواست!!! دادی ؟


پراست زخمی تنم از زخم نیرنگ
فقط از تو دوا میخواست !!! دادی ؟


بزار ساده بگم منظور من چیست
برای عشق حیا میخواست !!! دادی ؟


زبان تو زبان کوچه بازار
بجای« تو » شما میخواست !!! دادی ؟


شده سنگ صبور گم گشته ی راه
و آدرس نا کجا میخواست !!! دادی
دیدگاه ها (۱)

روی دامنم مردی سر گذاشتکه هیچ وقت فرصت نشد برشانه اش سر بگذا...

"نـتـرس از ↢ هجوم حضورم . . .↢ چیزے جز تنهایے↢ با من نیست "

آنقَدَر نیمه نماها به تنـــم زخم زدند،نیمه‌ی گ...

بعد از این از بیکسی هایم نمیترسم برو!هرچه دیدی دیگر ازچشم خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط