اینجا نشسته ام

اینجا نشسته ام
به عنوان یک خراب کننده ی عشق
به تو فکر می کنم
وای متاسفم. تو را ناراحت کردم
اما کار دیگری نمی توانستم بکنم
چون مجبورم آزاد باشم

شاید همه چیز جور دیگری پیش می رفت
اگر کنار میز مانده بودی
یا از من خواسته بودی با تو بیرون بیایم
تا ماه را تماشا کنیم
به جای آنکه بلند شوی
و مرا با او تنها بگذاری..
دیدگاه ها (۶)

دوستانِ خوب ،پیدا کردنشان سخت است !ترک کردنشان سخت‌تر ...و ف...

گرما یعنی نفس های تو ، دست های تو ،آغوش تو . . . !من به خورش...

لطفا:‌برای آرامش هم دعا کنیم...برای قضاوت نکردن...برای زرنگی...

چه قابل ستایشندکسانی که مناعت طبع دارندبه حق خودقانعندو ازمو...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

تک پارتی تهیونگ:))))

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط