رنج های مانده در گلو را

رنج های مانده در گلو را
پشت کدام نقاب پنهان کنم
که رسوای عالم نشوم؟
اگر قرار باشد این کلمات بهم ریخته
نتواند فریادم را
به گوش تو برساند
این زندگی
به چه دردی می خورد؟
بی تو حتی خودم را هم انکار می کنم
چون ابری که
باران را از یاد برده در خواب می بیند...
دیدگاه ها (۱)

عشق چه کوتاه استو فراموشی چه طولانی

ببینید چه ماهی هایی گرفتم😊 😍

تا پستی دیگر بدرود😊

مهربانیِ یک نفر؛عاشقم کردآن هم در حدِ معجزه!از باقیِ دوست دا...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

چپتر ۳ _ خیانتسکوتی سنگین روی اتاق افتاده بود. آن قدر سنگین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط