یک تبسم یک صدا فرمان عشق

یک تبسم یک صدا فرمان عشق
یک ترانه یک نفس جریان عشق

یک غریبه سرزده شد آشنا
می دهد سر بر لب دیوان عشق

یک غروب و یک سرود و یک خروش
بر سر بازار پرباران عشق

یک ستاره یک غزل شعر و ثنا
یک سبد گل چیده در دامان عشق

یک سوار و تک نواز و سروناز
می دهد بهر دلم سامان عشق

یک نشانه یک حیات و زندگی
می شود گمگشته پیدا می شود پایان عشق

یک سرغاز یک تولد یک فروغ
چون طبیبان میکند درمان عشق
دیدگاه ها (۱)

, پیشکش میکنم "عشق " و "رفاقت" و "مهربانی" را به همه کسانی ...

هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزارچنین چرا دلتنگم؟ چنین چرا ...

دیرکردی نازنینم کم کَمَک دی میرسدعمر آذر ماه هم دارد به آخر ...

دوست دارم که تو را ساز و آواز دهم رقص زیبای قناری ها را بال ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط