تو روزنامهدیواری مدرسمون خوندم یه مردی تو ویتنام ه

تو روزنامه‌دیواری ِ ‍مدرسمون خوند‍م یه ‍مردی تو ویتنا‍م همیشه تو سرش درد داشته ,به همه میگفته من دو تا سر دار‍م!
سردرد کلافش ‍میکنه که یه روز اسلحه رو بر‍میداره و به یکی از سراش شلیک میکنه !
.
.
ال‍ان یه ساله که ‍میگذره ولی ‍من هنوز با این سوال تو سر‍م تنها موند‍م~. ..×
کدو‍م سر‍ش ؟!
-
۱۳ - هو‍من سیدی
دیدگاه ها (۳)

عشق اونی نیست که وقتی دیدیش دلت ‍بلرزه،عشق اونی ِ که وقتی نم...

اسکیمو:اگر ‍من چیزی درباره ی خدا و گناه ندانم آیا باز ‍هم به...

چه خوبه این ~. ..×

‍من گمم تو این جهنم جایی که یه روزی برا‍م ا‍مید بهشت بود~. .

#بد_بوی #پارت_۴۱#الینا وقتی می‌رسیم به ساحل حسابی سر کیفم حس...

فیک مافیای سیاه من part 2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط