انگار همین دیروز بود که برای اولین بار دیدمت

انگار ... همین دیروز بود که برای اولین بار دیدمت
ی دختر جسور و همسو بامن
چقدر با اعتماد بنفس!!!!

انگار همین دیروز بود که اواخر زمستون نشستی کنارم رو نیمکت و رو بمن که حالم خوش نبود گفتی
»یکی از دغدغه های این روزای من شده حال خراب تو«
چقدر مهربون!!!!

انگار همین دیروز بود ک با همکاری هم برای تولد زینب جنگولک بازی در میاوردیم تا نفهمه ما چه نقشه ای داریم و سورپرایزش کنیم
چقدر شیطون!!!

انگار همین دیروز بود...
بی شک تو یکی از بهترین شانس های من تو زندگی بودی رفیق...

تولدت مبارک کوچولو موچولوی من

پ.ن فقط این صفاتت بود ک میشد مثالشو تو جمع ذکر کرد نیل جان
وگر ن صفات نیکو و تمثیل نیکو تر که بسیار است.

پ.ن۲همون روزی که سه نفره از وسط خیابون طالقانی تا سر هجرت دوییدیم و....
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل دوسداشتنی ترین رفیق تاریخ :)

پ.ن۳عکس از آرشیو دوهزار ساله و بستنی خوری های زمستانه من:)
پ.ن۴ اون نیمچه انسان چی میگه تو عکس:)))

ان شا الله سالها عمر با عزت...
@niil
دیدگاه ها (۹)

نیازی نداری قبل از رفتن یه بار دیگه وسایلتو با وسواس چک کنیی...

به نظر من دوست داشتن چیزه عجیبی نیستاما انقدر ها که ما فکر م...

صداش میزنم،باهیجانکجایی!؟بی حوصله جواب میده: ها!؟؟باذوق میگم...

دراز کشیده و‌زل زده ب سقف میگم چرا نمی خوابی!؟میگه منظورت از...

ادامه... (بابت تاخیر ادامه معذرت) +مرسی مانسو. ؟ خواهش. _ولی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط