پارت ⁸
پارت ⁸
ات منم کوک میدونم الان که داری اینو میخونی من نیستم ولی امید وارم منتظرم بمونی میدونی از بچگی خیلی دردسر ساز بودی و همیشه کرم میریختی منم مجبور به جم کردن گند کاری ات میشدم حیح اون روزا خیلی خوب بود ولی الان مطمعنم تغییر کردی
میخواستم بگم دوست دارم... خیلی و یه زوروی باهات
ازدواج...
که در باز شد
-تو
چرا به وسیله های من دست زدی هااااا؟؟
+م من
اومد و از دستم عکس و نامه رو گرفت
-.. خوندی؟
+اوم
-جدی نگیر مال تو نیست فردا کارای طلاق و انجام میدم نگران نباش *بغض
+نمیخوام «سرش پایینه
-یعنی چی؟
+قول بده *بغض
-برای چی؟
+دیگه دعوا نکنیم *کیوت
-مگه چیکار کردم؟ خودت شروع میکنی
+ببخشیدددددد *گریه و کیوت
-چت شد 😐
باشه باشه ببخشید اصلا ببین منو عه ات اصلا گل خوردم خوبه؟ *سانسور و جون 😂
+بغل *دستاشو باز کرد 🥺
-هوف میدونم خوندی من به ترحم کسی نیاز ندارم
+هق عررررررر
-یا خدا
یهو در باز شد
پ.ک :کوکککککک
-بابا؟
+ها *دماغشو خیلی کیوت کشید بالا....
پ.ک: دخترم چیکارت کرد؟ بگو خودم ادمش میکنم
-بابا
پ.ک: زهر مار
+ بهم گفت دیگه نمیخوادم....
پ.ک: چییی؟
-چرا دروغ میگی؟ 😐
+بهم گفت دیگه دوستم نداره*گریه
پ.ک : کوک
-به خدا کاریش نکردم چیزی نگفتم
+هق گفت طلاق میخوام
پ.ک:کوککککککککککککککککک
-عههههه کوک و چی انگار چی گفتم اصلا کی اومدی پدر من؟ کلید از کجا پیدا کردی ؟
+و پ.ک :به تو چه
-وا
+من باهات قهرم باهاش قعرم باید برام خوراکی بگیره 🥺
-وا تو رو جان جدت خوراکی نه
+چلا
پ.ک : بین دو تا بچه گیر کردم گمشین اونور پدر سگا گفتم چی شده خودتون حل کنین مادرت داره میاد اینجا میرم تلویزیون ببینم
- چرا زر میزنی اونجا
+ هق
-باشه باشه
.....
فروشگاه ...
ببخشیداااا مثلا عربی دارم *-*
ات منم کوک میدونم الان که داری اینو میخونی من نیستم ولی امید وارم منتظرم بمونی میدونی از بچگی خیلی دردسر ساز بودی و همیشه کرم میریختی منم مجبور به جم کردن گند کاری ات میشدم حیح اون روزا خیلی خوب بود ولی الان مطمعنم تغییر کردی
میخواستم بگم دوست دارم... خیلی و یه زوروی باهات
ازدواج...
که در باز شد
-تو
چرا به وسیله های من دست زدی هااااا؟؟
+م من
اومد و از دستم عکس و نامه رو گرفت
-.. خوندی؟
+اوم
-جدی نگیر مال تو نیست فردا کارای طلاق و انجام میدم نگران نباش *بغض
+نمیخوام «سرش پایینه
-یعنی چی؟
+قول بده *بغض
-برای چی؟
+دیگه دعوا نکنیم *کیوت
-مگه چیکار کردم؟ خودت شروع میکنی
+ببخشیدددددد *گریه و کیوت
-چت شد 😐
باشه باشه ببخشید اصلا ببین منو عه ات اصلا گل خوردم خوبه؟ *سانسور و جون 😂
+بغل *دستاشو باز کرد 🥺
-هوف میدونم خوندی من به ترحم کسی نیاز ندارم
+هق عررررررر
-یا خدا
یهو در باز شد
پ.ک :کوکککککک
-بابا؟
+ها *دماغشو خیلی کیوت کشید بالا....
پ.ک: دخترم چیکارت کرد؟ بگو خودم ادمش میکنم
-بابا
پ.ک: زهر مار
+ بهم گفت دیگه نمیخوادم....
پ.ک: چییی؟
-چرا دروغ میگی؟ 😐
+بهم گفت دیگه دوستم نداره*گریه
پ.ک : کوک
-به خدا کاریش نکردم چیزی نگفتم
+هق گفت طلاق میخوام
پ.ک:کوککککککککککککککککک
-عههههه کوک و چی انگار چی گفتم اصلا کی اومدی پدر من؟ کلید از کجا پیدا کردی ؟
+و پ.ک :به تو چه
-وا
+من باهات قهرم باهاش قعرم باید برام خوراکی بگیره 🥺
-وا تو رو جان جدت خوراکی نه
+چلا
پ.ک : بین دو تا بچه گیر کردم گمشین اونور پدر سگا گفتم چی شده خودتون حل کنین مادرت داره میاد اینجا میرم تلویزیون ببینم
- چرا زر میزنی اونجا
+ هق
-باشه باشه
.....
فروشگاه ...
ببخشیداااا مثلا عربی دارم *-*
۳.۷k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.