ای لبت از هر چه باغ سیب شیرین بیش تر

ای لبت از هر چه باغ سیب ، شیرین بیش تر

کِی به پایت می شود افتاد از این بیش تر ؟

ترس دارم عاشقانت مست و مجنون تر شوند

روبروی خانه ات بگذار پرچین بیش تر!

ماه سیری چند!هر شب با وجودت ای پری

موج دریا می رود بالا و پایین بیش تر

وصف آسانی ست ... هر چه خنده هایت کم شوند

شهر پیدا می کند شب گرد غمگین بیش تر

آن بهاری که نسیمت را ندارد بهتر است

هر شب عیدش ببارد برف سنگین بیش تر

خواب دیدم (نیستی) تعبیر آمد (می رسی)

هر چه من دیوانه بودم ابن سیرین بیش تر!

امیرعلی سلیمانی
#غزل#شعر
دیدگاه ها (۱۳)

ديگر هيچ چيز از دنيا نمی خواهم نه آرزويی دارم نه نيتی ... نه...

دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ستتو مرا باز رساندی به یقینم...

درهاى چوبى , آلبومهاى عکس , راديوى جيبى,... را تحمل مى کنم.....

زندگى ايستادن در برابر بادها نيست....کنار آمدن با بادهاست .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط