تب عشق است که در جان و دلم افتاده
تب عشق است که در جان و دلم افتاده
تو بگو من چه کنم با عطش دیدارت
مهربانا ز کرم باز مرا هم تو بخوان
باز من را بطلب از کرم سرشارت
آقا کربلای ما یادت نره.....
تو بگو من چه کنم با عطش دیدارت
مهربانا ز کرم باز مرا هم تو بخوان
باز من را بطلب از کرم سرشارت
آقا کربلای ما یادت نره.....
- ۶۱۸
- ۱۷ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط