از بودنت نقاشی کشیده ام

از بودنت نقاشی کشیده ام
همان طور که دلم می خواست همان
طور که بودنت را دوست داشتم
از بودنت نقاشی کشیده ام
همانطور که دلم برای دوست داشتنت
ضعف می کرد
برای لمس دستهایت
کوچه به کوچه
ترانه می شدم همان طور که بوسیدنت را
لمس آغوشت را عطر نجیبت موهایت را
دیوانه ووار دوست داشتم
از بودنت نقاشی کشیده ام
فقط مانده ام چگونه در آغوشت بگیرم
که نقاشی ام له نشود
و دلم نفهمد بودنت پوشالی ست...!💗‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‎
‎‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۲)

تو را ندیـده ام .... و فڪر ڪردن بـه تو بلند ترین سڪوتِ من اس...

دردها هیچوقت خنده دار نبودند...!کوچک که بودیم بارها در گوشما...

#‌باز امشــــب هــر چہ دارمیــــڪ آسمان #شـب است ویـڪ سرِسوز...

#خوشمزه_های_جذاب

این آخرین بار است که آبادی تمام شهر ها را درون چشم هایت میبی...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

این ادیت جدیدمه ولی هنوز کاملش نکردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط