عشقت

عشقت
داغ بزرگی بود
که روزگار
بر دل و پیشانی ام گذاشت
حالا تو بگو
با دستی که پشت آن را داغ گذاشته ام
چگونه می توانم
دست دوست داشتن کسی را
دوباره بفشارم ؟
دیدگاه ها (۴)

با لبت بازی نکن،رقصش خزان سازد مرادیده برلب چون نهم،خوابم گر...

از بهشت لبهای تو، باز هم سیب خواهم چید این بار مــرابه کجا م...

‏فقط لحظه ای که هزار جور دلیل و منطقت برات میارن ک اون بدردت...

ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ ﺑﺎﻧﻮﯾﻢﮐﻪ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩﺍﻡ ﺳﺮﺯﻧﺸﺖ ﮐﻨﻢﯾﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﯾﺴﻤﺎﻥِ ﺧﺸ...

#شهیدانهگر عقل پشت حرف دل "اما" نمی‌ گذاشتتردید پا به خلوت د...

از دور چه زیبا و قشنگ می آیی شمشیر به دست داریدست پشت سر می ...

وقتی آدم ها از چشم چراغ را می دزدند؛ از عشق نگاه را واز کوچه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط