سلام من ات هستم سالمه دوسال کره زندگی میکنم تنها داخ

سلام من ا/ت هستم 24سالمه دوسال کره زن7دگی میکنم تنها داخل یه شرکت کار میکنم
ویو ا/ت: امروز خیلی کارم طول کشیده بودم مجبور شدم اضافه کاری کنم تا کارم تموم بشه خیلی خسته بودم ولی خب نشستم تا انجام بدم.
ویو تهیونگ: سلام من تهیونگ هستم 28سالمه بزرگ ترین مافیای کره هستم.
امده بودم بیرون کار داشتم داشتم کارام انجام میدادم که بادیگاردم خبر داد که رقیبم ادم فرستاده تا منو بکشه واسه همین خونه نرفتم شروع کردم چرخیدن ساعت های دوازده شب بود که دیدم یه ماشین افتاده دنبالم بلافاصله به ماشین گاز دادم رفتم تو یه کوچه ای دیدم یه خونه جلومه پس ماشین پارک کردم از دیوار رفتم بالا و رفتم داخل خونه معلوم بود صاحب خونه نیسته رفتم رو یه مبل نشستم برقا رو روشن نکردم.
ویو ا/ت: وقتی ساعت نگاه کردم ساعت دوازده بود کارام تموم شده بود پس از شرکت زدم بیرون رفتم سمت خونه خیلی خسته بودم در خونه رو باز کردم رفتم داخل وقتی برقا رو روشن کردم دیدم یه فرد غریبه داخل خونمه ترسیدم جیغی زدم با ترس گفتم تو کی هستی داخل خونم چطوری امدی.
ویو تهیونگ: دیدم یه دختر امد داخل خونه خیلی ترسیده با صدای بم گفتم اولا فکر میکردم کسی اینجا زندگی نمیکنه دوما بهتره بهم کمک کنی تا پیدام نکنن اسمم کیم تهیونگ هسته و دنبالم بودن که امدم اینجا پنهان بشم دختر جون پس دختر خوبی باش تا بلایی سرت نیاد بشین.
ویو ا/ت: مگه تو کی هستی که بخوای بلایی سرم بیاری الان زنگ میزنم به پلیس امدم زنگ بزنم که دیدم گوشیم ازم گرفت یااا گوشیم بدهه.
ویو تهیونگ: وقتی دیدم میخواد زنگ بزنه به پلیس گوشیش گرفته گفتم اگه فقط به پلیس یا هرکس دیگه بخوایی خبر بدی ضمانت نمیکنم زنده بمونی تا زمانی اینجا هستم حق نداری از خونه بیرون بری.
ویو ا/ت: پس کی بره سرکار من باید برم سرکار شرکت اخراجم میکنه.
ویو تهیونگ: اروم باش لازم نیست بری سرکار هرچی هم بخوایی میگم تهیه کننده پس حق نداری از خونه بیرون بری.
ویو ا/ت: اصلا چرا باید گوش به حرف بدم تو کی هستی هاا
ویو تهیونگ: من رییس بزرگ ترین شرکتم که رقیبم افتاد دنبالم تا منو بکشه حالا هم دیگه کافیه برو لباسات عوض کن مردم از گشنگی
ویو ا/ت: از ترس رفتم بالا داشتم لباس در میوردم که دیدم یه دفعه در باز شد یه جیغی زدم که دیدم تهیونگ گفت چه خبرته در قفل نکردی امدم داخل
ویو تهیونگ: دیدم دور کرد امدم بالا درو باز کردم دیدم با لباس زیر جلوم وایستاده از سر تا پاش نگاه کردم دختر خوش اندامی بود دیدم جیغی زد گفتم چه خبره چرا جیغ میزنی در قفل نبود امدم زود بیا پایین
ویو ا/ت: لباس پوشیدم رفتم پایین که غذا اماده کنم برگشتم گفتم خب جناب شما فقط کارتون گفتین قصد ندارین اسمتون بهم بگین من ببینم با چه شخصی قراره زندگی کنم....
دیدگاه ها (۷)

نام فیک: وقتی_نمیدونی_چه_ادمی_رو_نجات_دادیشخصیت های اصلی: ته...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

دوست دختر اجاره ای

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط