پارت

پارت ۴

که یهویی یادم اومد که کلاس شروع شده لعنتی تازه کیفم رو هم دادم پسر نگاه کردم دیدم همون جا وایساده تا منو دید بدو بدو اومد کیفمو بهم داد و رفت هعیی رفتم و دختره رو گذاشتم رو تخت و به دکتر مدرسمون گفتم که با پا محکم زدن تو دلش بعد رفت معاینه اش کرد و گفت خیلی بد زدن این داروها از بوفه ی مدرسه تهیه کنید و مراقبش باش چون ایشون پر.یود هم بوده بعد رفت و بهش سُرم زد و منم رفتم دارو هاش رو گرفتم و رفتم تو کلاس معلم هم ازم می‌ترسید چیزی نگفت رفتم تَه کلاس چون میزم اونجا بود دیدم یک کیف کیوت و دختره کناره میزه فکر کنم همون دختر که کتک خورده بود تازه اومده


ویو ا/ت

با نفس تنگی بیدار شد واییی دلم خدا الان میمیرم اینجا همه وحشن اَه وایییی دلم خداجون که دکتره اومد گفت

دکتر : دختر بهتری این چه بلایی سره خودت میاری اوف بیا دارو هات و بخور تازه تو پر.یودی مراقب باش آروم برو تو کلاست الان بهتری؟

ا/ت: بله بهترم فقط کمی دلم درد میکنه

دکتر: عادیه برو کلاس آروم آروم هم برو باشه؟

ا/ت: چشم

آروم آروم حرکت کردم و رفتم تو کلاس در زدم که معلم در و باز کرد و گفت

معلم: کجا بودی میدونی ساعت چنده راهت نمیدم برو پشت در وایسا اونم یک پا

ا/ت: ولی من حالم..........

معلم: ساکت پرو جوابم میده زود باش

که یهو عربده یک نفر اومد خیلی ترسیدم

تهیونگ: بزار بیاد توووو(عربده)

معلم: بیا تو (ترسیده)

ا/ت: ممنون

رفتم که ....
دیدگاه ها (۹)

بچه ها تفاوت سنی تون رو با تهیونگ بگین ببینم تهیونگ ۲۹ سالشه...

دلتون تنگ نشده بود برام؟🖤وای فقط حرکت آخر شوگا.😅🤭😂🤣

پارت ۳ مدرسه ی قلدراا/ت: نن......ن...زز....ز....د...دد....ی...

پارت ۲ مدرسه ی قلدراویو مدرسهرسیدم مدرسه اوففف نزدیک بود کمی...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط