پارت ۶ bad love
پارت ۶ bad love
ا.ت
چشمام و باز کردم که یهو احساس کردم تو بغل یکیم میترسیدم برگردم اون ور... وقتی برگشتم باچیزی که دیدم یه جیغ بنفش کشیدم اون اینجا چیکار پیکرد اصلا من کجام
جیمین
تو خواب نازم بودم که با صدای یه الاغی از خواب پریدم دیدم اون داره جیغ میکشه دستم رو گذاشتم جلو دهنش
جیمین : مگه خونه عمته که اینجوری جیغ میکشی
ا.ت:.....
جیمین : حرف بزن دیگه
٫جیمین متوجه میشه که دستش روی دهنشه ودستشو بر میداره
ا.ت : تو!...چرا منو اوردی اینجا
جیمین : (رفت کنار گوش ا.ت)چون باید ماله خودم شی😏
ا.ت: چییییییییی(با داد),
جیمین: (دشتشو گذاشت جلو دهنش) چرا داد میزنی
ا.ت: ......
جیمین دوباره دستشو برمیداره
ا.ت: منو ببر خونمون صددرصد الان ابجیم با مامان بزرگم نگران شدن
جیمین : اولا نوچ دوما به من چه تو تا ابد پیش من میمونی
ا.ت : چرااااااا (یه کم داد)
جیمین :گفتم چون تو مالع منی
ا.ت: من نمی خوام واسه تو شم
جیمین: تو چه بخوای چه نخوای ماله منی
ا.ت: نه
جیمین:اره
ا.ت: نه
جیمین:اره
ا.ت : نه
جیمین :اره.....اههههه بسه پاشو برو دست و صورتتو بشور بیا صبحونه بخوریم
ا.ت : باش
جیمین رفت لباس بپوشه ا.ت هم رفت که دست و صورتش رو بشوره
جیمین
بعد از بحث کردن با اون رفتم لباسامو بپوشم وقتی نمیخوام ماله تو شم قلبم به هزار تیکه تبدیل شد ولی من دست نمیکشم و تا اونو ماله خودم نکنم تسلیم نمیشم
ا.ت
وقتی گفت برو دست و صورتتو بشور رفتم داخل دستشویی دیدم دستشوییش اندازه اتاقمه😑
دست و صورتمو شستم رفتم بیرون دیدم اون پسرع منتظرمه
جیمین : بریم
ا.ت: اهومم
با اون پسره رفتیم پایین که یهو دیدم......
خب بچه باید یه موضوع مهم دیگه رو بهتون بگم ، بچه ها چون که ۲ روز دیگه مدرسه ها باز میشه من این فیک رو فقط روز های پنجشنبه و جمعه مینویسم مشکلی که ندارید ؟🤍
ا.ت
چشمام و باز کردم که یهو احساس کردم تو بغل یکیم میترسیدم برگردم اون ور... وقتی برگشتم باچیزی که دیدم یه جیغ بنفش کشیدم اون اینجا چیکار پیکرد اصلا من کجام
جیمین
تو خواب نازم بودم که با صدای یه الاغی از خواب پریدم دیدم اون داره جیغ میکشه دستم رو گذاشتم جلو دهنش
جیمین : مگه خونه عمته که اینجوری جیغ میکشی
ا.ت:.....
جیمین : حرف بزن دیگه
٫جیمین متوجه میشه که دستش روی دهنشه ودستشو بر میداره
ا.ت : تو!...چرا منو اوردی اینجا
جیمین : (رفت کنار گوش ا.ت)چون باید ماله خودم شی😏
ا.ت: چییییییییی(با داد),
جیمین: (دشتشو گذاشت جلو دهنش) چرا داد میزنی
ا.ت: ......
جیمین دوباره دستشو برمیداره
ا.ت: منو ببر خونمون صددرصد الان ابجیم با مامان بزرگم نگران شدن
جیمین : اولا نوچ دوما به من چه تو تا ابد پیش من میمونی
ا.ت : چرااااااا (یه کم داد)
جیمین :گفتم چون تو مالع منی
ا.ت: من نمی خوام واسه تو شم
جیمین: تو چه بخوای چه نخوای ماله منی
ا.ت: نه
جیمین:اره
ا.ت: نه
جیمین:اره
ا.ت : نه
جیمین :اره.....اههههه بسه پاشو برو دست و صورتتو بشور بیا صبحونه بخوریم
ا.ت : باش
جیمین رفت لباس بپوشه ا.ت هم رفت که دست و صورتش رو بشوره
جیمین
بعد از بحث کردن با اون رفتم لباسامو بپوشم وقتی نمیخوام ماله تو شم قلبم به هزار تیکه تبدیل شد ولی من دست نمیکشم و تا اونو ماله خودم نکنم تسلیم نمیشم
ا.ت
وقتی گفت برو دست و صورتتو بشور رفتم داخل دستشویی دیدم دستشوییش اندازه اتاقمه😑
دست و صورتمو شستم رفتم بیرون دیدم اون پسرع منتظرمه
جیمین : بریم
ا.ت: اهومم
با اون پسره رفتیم پایین که یهو دیدم......
خب بچه باید یه موضوع مهم دیگه رو بهتون بگم ، بچه ها چون که ۲ روز دیگه مدرسه ها باز میشه من این فیک رو فقط روز های پنجشنبه و جمعه مینویسم مشکلی که ندارید ؟🤍
۳.۳k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.