پارت 29. 4معشوقه

پارت 29. 4معشوقه
ویو ا.ت: نمی دونم تهیونگ چش شده بود بعدش ته با جیا رفتن خونشون من و جیهوب هم رقصیدیم و شام رو اوردن و شام رو خوردیم و همگی رفتیم به خونه هامون من و جیهوب هم رفتیم به خونمون امروز خیلی کارا کردم خسته بودم رفتم حموم یه دوش 5مینی گرفتم
ا.ت جیهوب هلمو می دی
جیهوب باشه عشقم بیا
ا.ت ممنون
بعدش رفتیم گرفتیم خوابیدیم
فردا صبح
ته الارم گوشیم زنگ خورد بیدار شدم دیدم جیا نیس حتما زودتر از من بیدار شده
رفتم یه کت و شلوار طوسی پوشیدم رفتم پایین دیدم یه بوهایی داره می یاد نگو جیا خانم برامون صبحانه درست کرده به به چه بویی
ته جیا خانم صبحانه درست کردی برام
جیا اره عشقم بیا بشین صبحانه امادس
ته باشه عشقم
ته صبحانه رو خوردیم
ته جیا برو امادشو بریم شرکت امروز یه ملاقات مهم داریم
جیا باشه رفتم. یه لباس کت و شلوار کوتاه مشکی پوشیمو موهامو باز گذاشته بودم
جیا تهیونگ. من امادم بریم
ته باشه بیا بریم

ویو. ا.ت الارم گوشیم زنگ خورد بیدار شدم دیدم جیهوب مثل یه بچه کوچولوی کیوت خوابیده دلم نمی یومد بیدارش کنم ولی امروز یه قرداد مهمی رو داشتیم
ا.ت جیهوب عشقم بلند شو
جیهوب ا.ت عشقم بزار یه کمه دیگه ای بخوابم
ا.ت بلندشو امروز مگه قرداد مهمی رو نداشتیم هان
جیهوب ع چرا بلندشو امادشیم بریم
ا.ت باشه رفتم یه لباس دامن دار طوسیم رو پوشیدم موهامو مدل بسته درس کردم
جیهوب رفتم یه کت و شلوار طوسی با کربات طوسی پوشیدم
ا.ت جیهوب من امادم. صبحانه رو بخوریم و بریم.
جیهوب باشه ا.ت
ویو ا.ت صبحانه رو خوردیم و. رفتیم شرکت