ماه من غصه چرا

ماه من، غصه چرا؟
آسمان را بنگر،
که هنوز،
بعد صدها شب و روز،
مثل آن روز نخست،
گرم و آبی و پر از مهر،
به ما می خندد!

یا زمینی را که،
دلش از سردی شبهای خزان،
نه شکست و
نه گرفت....!
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امّید کشید
و در آغاز بهار،
دشتی از یاس سپید،
زیر پاهامان ریخت،
تا بگوید که هنوز،
پر امنیّت احساس خداست...!

ماه من، غصه چرا ؟!
تو مرا داری و من،
هر شب و روز،
فقط
آرزویم،
همه خوشبختی توست...!

ماه من!
دل به غم دادن و از یاس،
سخن ها گفتن
کار آنهایی نیست
که خدا را دارند...!
دیدگاه ها (۶)

بی‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاستآه؛بی‌تاب شدن، عادت کم‌حوص...

سلام و صبح بخیر خدمت دوستان عزیزم ..انشالله روز خوب و خوشی د...

در خاطرت بمانداینجا یک نفر هر روزبا خیالت نفس می کشدبا تصور ...

تقدیم به کسی که بانوشته هایش ،، آرامش را به من هدیه میدهدﻣﯽ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط