در خاطرت بماند

در خاطرت بماند
اینجا یک نفر هر روز
با خیالت نفس می کشد
با تصور دستانت گرم می شود
با دیدن چشمانت از پشت این عکس ها
جان می گیرد
با فکر خنده هایت می خندد
در خاطرت بماند
این جا هرشب
یک نفر قبل از خواب
خاطره هایت را به آغوش می کشد
برایت عاشقانه می نویسد
از همین دور دلش برای خنده هایت ضعف می رود
در خاطرت بماند
هنوز هم وقتی
حرفی از عشق
از دوست داشتن می شود
نام تو دلش را قلقلک می دهد
و تبسم می کند
از آن تبسم هایی که دست خودت نیست
حواست هم نیست
اما شیرینیش تا مدت ها روی دلت می ماند
در خاطرت بماند
اینجا یک نفر دلش همیشه جایی است که تو آنجایی
حتی از نوشتن نامت ذوق می کند
کلافگی هایت بی قرارش می کند
 و تو این را به خاطرت بسپار
اینجا یک نفر مانده
پای تمام حرف هایش
پای تمام دوستت دارم هایش
پای تمام قول هایش
پای تمام خواستنت
پای نیامدنت....
دیدگاه ها (۶)

ماه من، غصه چرا؟آسمان را بنگر، که هنوز،بعد صدها شب و روز، مث...

بی‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاستآه؛بی‌تاب شدن، عادت کم‌حوص...

تقدیم به کسی که بانوشته هایش ،، آرامش را به من هدیه میدهدﻣﯽ ...

برای شهریورم نامه های زیادی دارم که بنویسمکه بگویم اوایل ماه...

چپتر ۱۴ _ تولد سایه، مرگ نورداخل محفظه شیشه ای.نفس های بریده...

آن شب && ۲از میان هق هق هایش گفت: ازت...متنفرم...ازت متنفرم ...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط