کتاب سوم
#کتاب_سوم
#دعبل_و_زلفا
نوشته #مظفر_سالاری
#کتاب_خوب_بخوانیم
#بریده دوم:
دعبل از در گذشت. از دو پله سنگی و درخشان دیگر بالا رفت. در برابر خود باز حیاط وسیعی دید که دور تا دورش در چند طبقه، ایوان ها و اتاق هایی بود و بالاتر از آن، گنبدی که بزرگ تر از آن ندیده بود. همه جا گل و گیاه بود و نقش و نگار و مجسمه هایی مرمرین و فانوس هایی در شکل هایی گوناگون با نوری ملایم و سحر انگیز. کف حیاط تا کنار حوض های چند طبقه و باغچه هایی لبریز از گل، با فرش هایی از ابریشم پوشیده بود.
(صفحه ۷۶)
#مطالعه
#کتابخوانی
#دعبل_و_زلفا
نوشته #مظفر_سالاری
#کتاب_خوب_بخوانیم
#بریده دوم:
دعبل از در گذشت. از دو پله سنگی و درخشان دیگر بالا رفت. در برابر خود باز حیاط وسیعی دید که دور تا دورش در چند طبقه، ایوان ها و اتاق هایی بود و بالاتر از آن، گنبدی که بزرگ تر از آن ندیده بود. همه جا گل و گیاه بود و نقش و نگار و مجسمه هایی مرمرین و فانوس هایی در شکل هایی گوناگون با نوری ملایم و سحر انگیز. کف حیاط تا کنار حوض های چند طبقه و باغچه هایی لبریز از گل، با فرش هایی از ابریشم پوشیده بود.
(صفحه ۷۶)
#مطالعه
#کتابخوانی
۶۸۵
۲۴ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.